گویی که از یک دستور سازمانی تبعیت میشود که هر آنچه این سایتها گفتند مورد تأیید ما است و همانها را در مختصات فراگیر صدا و سیما باز نشر دهید! این نوع رابطه، در ابعاد صدا و سیما که رسانه رسمی و به زعم مدیران آن ملی است، رابطهای تقلیل گراست چراکه تفاسیر و روایتهای غیر رسمی رسانههای غیر رسمی و تابلودار سیاسی را در موضع یک رسانه رسمی که باید ملی باشد و «صدا» و «سیما»ی جمهوری اسلامی ایران را منعکس کند، مینشاند.
پیامد این رویه دیگر نیاز به هشدار و پیشبینی ندارد، چرا که این رویکرد اکنون چنان به وجهه صدا و سیما آسیب زده است، که امروز باور ملی بودن این رسانه و تمامگرایی و بیطرفی آن، آنقدر سخت شده که فقط به یک شعار از سوی مسئولان آن تقلیل یافته است. از سویی، کاهش اقبال مخاطبان که در گرایش گسترده و روزافزون آنان به شبکههای ماهوارهای نمود یافته است و مسئولان صدا و سیما نیز بر آن اشاره و تأکید دارند.
متأسفانه منافع کوتاه مدت سیاسی حاصل از تخریب رقیب برای این محافل چنان وسوسه انگیز است که حاضر شده اند بدیهی ترین اصول اخلاقی و ارزشی را زیرپا بگذارند و از هر وسیله ای برای هدف خود توجیه بسازند. از حوادث ناگوار سال 88 تا تحریم های تلخ بین المللی هریک وقایعی بودند که با وجود تحمیل هزینه های سنگین برای کشور و نظام از سوی این محافل به دیده فرصت نگریسته شدند و هر بار این گروه ها به نحوی کوشیدند نان مقصود خویش را در تنور تحریم یا... به چنگ آورند. این در حالی است که دود این وقایع همواره در چشم مردم نشسته و آنچه در این کشمکش بر سر منفعت های حزبی قربانی شده، منافع ملی بوده است. بی جهت نیست که علی لاریجانی، رئیس مجلس که از چهره های باسابقه اصولگرای کشور به شمار می آید، چند سال پیش از عبارتی به نام «کاسبان فتنه» سخن گفت یعنی کسانی که حوادث تلخ سال 88 را دستمایه ای برای رسیدن به منافع و مطامع خویش ساختند و راه هرگونه آشتی و اصلاح اوضاع سیاسی کشور را مسدود ساختند. سال گذشته حسن روحانی رئیس جمهوری نیز از چهره کاسبانی پرده برداشت که زیر سایه تحریم های ظالمانه غرب، ناجوانمردانه برای تحصیل منافع خود، فراوان جد و جهد کردند و از طریق رانت خواری، سودهای هنگفت و بادآورده ای را نصیب خود ساختند حال آنکه طبق گزارش مراجع مسئول، هزینه گرانی ها و رانت خواری آنها از جیب مردم یا خزانه کشور پرداخت شد.
اینک در آستانه روز جهانی قدس و در اوج حوادث دردناک فلسطین، متأسفانه «اختلاف و شکاف افکنی میان گروه های سیاسی کشور» گویا در دستور کار برخی محافل قرار گرفته است. این محافل در خوش بینانه ترین حالت، جریانی هستند که با عینک بدبینی هر موضوعی را با همان حالت تیره می نگرند. با بدگمانی درباره دیگران به قضاوت های شتاب آلود می نشینند. جریانی هستند که خود را پشت شعارهای مقدس و ارزشی انقلاب پنهان می کنند. گریبان این محافل فرصت طلب در چنگ این سؤال گرفتار است که براستی آیا منافع زودگذر و دلخوشی های کوبیدن رقیب، این ارزش را دارد که مسأله فلسطین و روز قدس را تحت الشعاع این بازی های مضحک قرار دهیم در روزی که افکار عمومی جهان متأثر از جنایت های اسرائیل برای یافتن راه های امداد و نجات فلسطین تقلا می کند، سزاوار است که در ایران برخی رسانه ها، اهداف خویش را فقط کوبیدن رسانه های حریف قرار دهند.
استقبال رسانه های خارجی از خبرسازی مجعول این جریان داخلی نشان می دهد که تیر کاملاً به هدف خورده است هرچند تیرانداز فقط به منافع باندی و جریانی خود فکر می کرده نه منافع صهیونیستها.
علی جنتی در نشست دیروز خود با رئیس هیات مدیره موسسه فرهنگی - مطبوعاتی ایران و مدیر عامل ایرنا ، مدیر عامل موسسه ایران ، مدیران و سردبیران و دبیران آن ضمن ابراز خرسندی از فعالیت ها و تلاش های این روزنامه گفت: بنده از دهه 70 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیزحضور دائمی ام در شورای معاونان این وزارتخانه، در جریان آغاز کار موسسه ایران بوده ام. روزهایی که دکتر وردی نژاد تمام وقت و زمانش را صرف راه اندازی این روزنامه می کرد و ما خوشحال از آن بودیم که روزنامه ای با نام ایران منتشر خواهد شد.
به گزارش شبکه ایران، وی افزود: در آن زمان سیاست هایی که تدوین شد روزنامه را صاحب وزانت کرد و باعث شد این رسانه جایگاه خوبی در سطح جامعه پیدا کند. جنتی اظهار کرد: متاسفانه در دوره های اخیر بخصوص در سه چهار سال گذشته، با انتصاب هایی که در روزنامه ایران صورت گرفت و مسائلی که بعد از آن بوجود آمد سبب شد این روزنامه وزین بودن خود را از دست بدهد. با موضع گیری های نابه جا،سخیف و ناصحیح این دوران کسی اشتیاقی به فعالیت در چنین روزنامه ای نداشت. اندیشه تعداد اندکی که بر این روزنامه حکومت می کردند باعث شد وجهه آدم های خدوم این روزنامه لکه دار شود. او ادامه داد: در دوره جدید با سیاست های ابلاغ شده وهمچنین حضور دوستان بسیارخوب، با تجربه و حرفه ای در هیات مدیره، خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران سبب شد این مجموعه بعد از 5-4 ماه جایگاه خود را به خوبی پیدا کند.
وزیر ارشاد گفت: ما از اول هم تاکید داشتیم و می گوییم درست است این روزنامه ارگان دولت است اما قرار نیست بوق دولت باشد و هر کاری که دولت انجام می دهد دفاع کند یا هرجایی که دولت نقصی داشته باشد از کنار آن بگذرد و به آن توجه نکند. این روزنامه باید مانند روزنامه های بی طرف و درعین حال با هدف گذاری و رویکرد مناسب در حمایت از سیاست های درست دولت خدمات و فعالیت مربوط به دولت را به مردم منتقل کند.
وی افزود: اوایل دهه 60 که قانون اصول سیاست ها را تدوین می کردیم، یکی از مسائلی که درآن قانون آمد این است که صدا و سیما گوش و چشم مردم است؛ بطوری که بتواند نیازها، مسائل و مشکلات را به گوش مسئولان برساند و از آن طرف دیدگاه مسئولان را به سمع و نظر مردم برساند. روزنامه نیز یک چنین وضعیتی دارد باید علاوه بر منعکس و منتقل کردن دیدگاه مسئولان نظام، وزرا،رئیس جمهور، سایر دستگاه های اجرایی و دستگاه قضایی به مردم، افکارو دیدگاه مردم را نیز به مسئولان منتقل کند. این یک رسالت حرفه ای روزنامه نگاری است که نباید از کنارآن گذشت و نادیده گرفته شود، به خاطر اینکه بگوییم این ارگان دولت است. اما این خط مشی درروزنامه ایران به خوبی رعایت شده است. جنتی در برخورد با گروه ها و احزاب اظهار کرد: این گروه ها جریاناتی هستند که می بینید در بعضی از روزنامه ها چگونه برخورد می کنند و یک مطلب را بی جهت بزرگ جلوه می دهند و ازکنار بعضی مسائل اساسی می گذرند آن هم به خاطر دیدگاه های خاصی که نسبت به دولت دارند. اما بنده کمتر دیده ام این رویکرد ها در روزنامه ایران مطرح شده باشد. وی تصریح کرد: احساس من در جایگاه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که چند سایت و یکی - دوتا روزنامه وجود دارند که اصلا کاری ندارند ما چه موضعی می گیریم آیا حق است یا باطل! هر موضعی که گرفته شود باید با آن مخالفت کنند. این کار خیلی زشت است و با هیچ یک از ارزش های ملی و دینی ما سازگار نیست.آن هم بدون اینکه قضاوت یا فکری در این باره باشد فقط به این دلیل که از طرف ارگان دولتی صادر می شود باید درباره آن موضع گرفته شود.
او ادامه داد: این مخالف خوانی ها اگر درحد موضع گیری بود خوب بود بدتراز آن این است که این افراد بیشتر گرایش به تحریف و جعل پیدا کرده اند. بطور مثال خبری که در یکی از خبرگزاری ها منتشر شد مبنی بر اینکه دکتر روحانی به منزل آقای شجریان رفته است! در حالی که آقای شجریان حدودا یک ماه است که در ایران نیستند و این خبر فقط برای ایجاد جنجال بود یا مقاله ای که به اسم دکتر روحانی در یکی از رونامه های آلمان چاپ شد و بعد ازپیگیری مشخص شد که یکی از همین روزنامه های داخلی این کار را انجام داده است.
وزیر ارشاد گفت: امانت داری حرفه ای و رسالت مطبوعاتی که به دوش همه ماست باید به درستی انجام شود. خوشبختانه روزنامه و موسسه ایران به سمت امانت داری در حرکت است. روزنامه های دیگری که به این مقوله می پردازند همیشه دنبال جنجال سازی ها هستند تا فضایی متشنج ایجاد کنند، اما روزنامه ایران از متانت برخوردار است و سعی اش این است که آرامش را در محیط ایجاد کند. اینها کار ارزشمندی است و باید قدر بدانیم و به سمتی پیش برویم که این روزنامه به جایگاه واقعی خودش برسد.