فیلم سینمایی «استراحت مطلق» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی روز پنج شنبه کلید خورد. اولین پلان های فیلم با حضور کارگردان پیشکسوت سینمای ایران جلوی دوربین رفت. سعید خانی مجری طرح این پروژه به خبرنگار بانی فیلم گفت: «بابک حمیدیان و فریده فرامرزی اولین بازیگرانی بودند که در لوکیشن پاسداران جلوی دوربین کاهانی رفتند. همزمان با شروع فیلمبرداری شیما منفرد تدوین «استراحت مطلق» را آغاز کرده است.»
رضا عطاران، ترانه علیدوستی، مجید صالحی و امیر شهاب رضویان دیگر بازیگران اصلی این پروژه هستند.
همچنین ابراهیم اشرفی و معین رضا مطلبی (مدیران فیلمبرداری)، سعید ملکان (طراح چهره پردازی)، ناصر انتظاری (صدابردار)، کامران حجاری (مدیر تولید)، فرحناز نادری (طراح صحنه و لباس)، سهیل بیرقی (برنامه ریز) امید جزینی (دستیار اول کارگردان)، جواد سلیمانی(مدیر تدارکات)، بهمن نادیاب (دستیار اول فیلمبردار) و مریم تخت کشیان (عکاس) از جمله عواملی هستند که در این پروژه با کاهانی همکاری می کنند.
این فیلم مضمونی اجتماعی دارد و فیلمنامه آن را کاهانی و سعید قطبی زاده با همکاری هم نوشته اند. این فیلم برخلاف کارهای قبلی کاهانی یک فیلم پر لوکیشن است و تمام صحنه های آن درتهران فیلمبرداری خواهد شد. این فیلم اواخر سال قبل با عنوان «از هر نظر معمولی» از اداره نظارت و ارزشیابی پروانه ساخت دریافت کرد که بعدا به «استراحت مطلق» تغییر نام داد.
خلاصه داستان: تهران مال توِ مگه!؟
یافته های جدید دانشمندان حاکی از نقش بسیار پر رنگ خنده در ارتقای سلامت است به طوریکه می تواند حافظه را مانند یک مراقبه و مدیتیشن عمیق بهبود دهد.
محققان می گویند خنده می تواند آسیب ناشی از هورمونهای استرس به بدن را کاهش دهد.دانش پژوهان دانشگاه لوما لیندا در آمریکا با انجام یک سری تحقیقات بر استفاده از خنده درمانی تاکید دارند.تحقیقات اخیر نشان داده است که هورمون استرس کورتیزول به نورون های خاصی در مغز آسیب می زند و می تواند به طور منفی حافظه و توانایی های یادگیری را در افراد بزرگسال تحت تاثیر قرار دهد.
این محققان می خواستند بدانند آیا خنده تاثیرات این هورمون را تغییر می دهد یا خیر.کورتیزول در بروز برخی مشکلات سلامتی از جمله فشار خون بالا، دیابت و بیماری های قلبی دخیل است و نورون های حافظه هیپوکامپال را کاهش می دهد.دکتر "لی برک" مجری این تحقیقات گفت: ساده است، هر چه استرس کمتر باشد حافظه بهتر می شود.شوخ طبعی و شاد بودن ، سطح هورمون های استرسی زیان آور مانند کورتیزول را کاهش می دهد، فشار خون را پایین می آورد و جریان خون را به سوی مغز افزایش داده و در نتیجه حالت روحی بهبود می یابد.عمل خندیدن یا لذت ساده از برخی شوخ طبعی ها، آزاد سازی اندورفین ها و دوپامین را در مغز افزایش می دهد که حس لذت و پاداش را برای فرد ایجاد می کند.در نتیجه این تغییرات مثبت عصب شیمیایی، عملکرد سیستم ایمنی نیز بهبود می یابد.
محققان می گویند تغییراتی در فعالیت امواج مغزی موسوم به فرکانس موج گاما وجود دارد که حافظه و یادآوری را بهبود می دهد و خنده های لذت بخش، بلافاصله همین فرکانس های مغزی را تولید می کند، اینها فرکانس هایی هستند که افراد در زمان مراقبه و مدیتیشن تجربه می کنند.این دانش پژوهان یک فیلم خنده دار 20 دقیقه ای را به گروهی از افراد سالخورده سالم و سالخورده مبتلا به دیابت نشان دادند.سپس از آنها خواسته شد پرسشنامه ای را پر کنند که یادگیری، یادآوری و تشخیص بینایی آنها را ارزیابی می کرد.آنها عملکرد این افراد را با گروه کنترل که فیلم خنده دار ندیده بودند مقایسه کردند.غلظت کورتیزول برای هر دو گروه در آغاز و پایان آزمایش ثبت شد. دانش پژوهان یک کاهش چشمگیر را در غلظت کورتیزول در بین هر دو گروهی که فیلم خنده دار دیده بودند مشاهده کردند.سالخوردگانی که این فیلم را دیده بودند بهبود بیشتری را در تمامی مناطق حافظه از خود نشان دادند.
این محققان می گویند یافته ها ما شیوه مفیدی را برای بهبود وضعیت حافظه و سلامت در افراد سالخورده فراهم می آورد.اگرچه با افزایش سن، در برخی افراد حافظه روند کاهشی به خود می گیرد اما درمان های لذت بخش و شادی آفرین می تواند به بهبود شرایط زندگی این بیماران کمک کند.
«مسعود پزشکیان» روز یکشنبه در گفت وگو با خبرنگار پارلمانی ایرنا درباره همایش روز گذشته منتقدان توافق ژنو با عنوان دلواپسیم با بیان اینکه همه حق دارند، حرفشان را بزنند تصریح کرد: ای کاش به همه اجازه می دادند اگر دلواپس شدند راهپیمایی کنند و حرف بزنند، نه اینکه عده ای که همیشه اجازه حرف زدن دارند، حرف بزنند و بعدش هم بگویند، نمی گذارند که حرفمان را بزنیم.
وی اظهار داشت: در جامعه ما خیلی از آدم ها وجود دارند که حتی یکبار هم اجازه حرف زدن به آنها داده نشده است؛ برخورد عادلانه هم خوب چیزی است.
این نماینده اصلاح طلب مجلس درباره حضور روز سه شنبه وزیر امورخارجه در صحن علنی برای پاسخ به سوال برخی از نمایندگان خاطر نشان کرد: عده ای تصمیم گرفته اند که رفتار دولت را قبول نکنند و به دنبال چالش اند و هرکار مثبتی هم که دولت انجام دهد و حتی دست خود را در عسل فروببرد و دردهان آنها بگذارد، نمی پذیرند.
وی گفت: البته در میان منتقدین عده ای هستند که منصف باشند و حرف حق را بشنوند و براساس واقعیات تصمیم گیری کنند و اما همیشه راه اعتدال و وسط درست است که باید حق را پذیرفت و در چارچوب حقیقت حرکت کرد.
وزیر بهداشت دولت اصلاحات تصریح کرد: نمایندگانی که در زمان احمدی نژاد، کل ارزها و امکانات این کشور را تلف کردند و هر بلایی که سر مردم آمد، هیچ کدام از آنها یک بار دلواپس نشدند که این ارزها و دلارها چه شد و به کجا رفته است، امروز همه دلواپسند.
وی اظهار داشت: اگر نقدی وجود دارد باید گفته شود، ولی توهین کردن به هرشکل و به هرفردی غیر اخلاقی، غیرشرعی و غیرقانونی است.عضو کمیسیون بهداشت مجلس با قرائت این آیه «وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِینَ یَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ فَیَسُبُّواْ اللّهَ عَدْوًا بِغَیْرِ عِلْمٍ» از قرآن کریم اظهار داشت: خداوند در قرآن گفته است که حتی به کسانی که بت را عبادت می کنند فحش و ناسزا نگویید، ولی برخی در کشور ما به کسانی که خداوند را عبادت می کنند، ناسزا می گویند.
نماینده مردم تبریز در مجلس خاطر نشان کرد: «وَلاَ تَسُبُّواْ» دستوری از جانب خدواند است که به هیچ وجه به هم توهین نکنید در عین حال باید دید مسلمانی که فحش می دهد به کدام منش و راه گرایش دارد و اگر از دین خود دفاع می کنیم، رفتارمان هم باید دینی و براساس روش ائمه (ع) باشد.
وی تصریح کرد: من نمی دانم کدام امام (ع) این رفتار را داشته است که دوستان به آن تمسک می جویند به ما هم بگویند تا ما هم به آن امام (ع) را بشناسیم، اما مطمئن باشید هیچ امامی (ع) توهین و ناسزا را جایز نمی داند.
رضا ساکی در بخش طنز ایسنا نوشت:
گفتوگوی اختصاصی با یک دلواپس:
- سلام. خودتان را معرفی کنید.
- یک دلواپس.
- اسم و فامیل منظورم بود.
- چه فرقی میکند، بنویس دلواپس دلواپسی.
- شغلتان چیست؟- الان بیشتر دلواپسی.
- یعنی دلواپسی شغلتان است؟
- شما کر هستید؟
- نه.
- پس چرا حرفهای من را تکرار میکنید؟
- آخر مگر دلواپسی شغل است؟
- بله، در شرایط کنونی یکی از شغلهای حساس است که میتواند درآمدزا هم باشد.
- چه میکنید؟ یعنی در شغل دلواپسی چه میکنید؟ چه خدماتی به مردم ارایه میدهید؟
- مهمترین خدمتمان ایجاد استرس در جامعه و ایجاد شک نسبت به عملکرد دولت و فراهم کردن زمینه سکته است.
- قبلا هم دلواپس میشدید؟
- دلواپس نه اما نگران میشدیم.
- یعنی چشم بر روی کارهای آن دولت میبستید؟
- ببینید ما خودمان دلواپس نمیشویم، یعنی تا بخشنامهاش نیاید، عادی هستیم.
- یعنی دستور میگیرید برای دلواپسی؟
- معمولا با پیامک اطلاع داده میشود، بعد مثلا فلان نمایندگان ما در فلانجا دلواپس میشوند یا فلان تیتر دلواپسانه زده میشود.
- حرکت بعدی شما بعد از دلواپسی چیست؟
- ببینید دلواپسی یک هشدار نرم بود. مرحله بعدی دیگر نرمش نداریم.
- چه باید کرد تا کار به مرحله بعدی نکشد؟
- راستش ما مراحل قبلی را سیو کردهایم. مگر این که دوباره از سر بازی کنیم.
- بله؟
- بله!
باقی بقایتان
همایش «دلواپسی» برگزار شد. اولش که این خبر را خواندم تصور کردم عدهای دور هم جمع شدند از یک آلبومی رونمایی کنند! منتها بعدش فهمیدم که قضیه برگزاری همایشی برای ابراز دلواپسی از سیاست خارجی دولت یازدهم است. منتها چون برگزارکنندگان آدمهایی رمانتیک و حساس بودند نامش را دلواپسی گذاشتند. برگزارکنندگان گروهی از طرفداران احمدینژاد مانند پناهیان، کوچک زاده، کریمی قدوسی و... هستند. این گروه یک نکته را خیلی خوب بلدند و آن تحرک به صورت هایپر اکتیو و حضور فعال در همه مجامع است. در یک جمع 100 نفره اگر 1 نماینده داشته باشند همان یک نفر سروصدایش از همه بیشتر است. همین چند نفر «هیات منتظران بهار» و «هما (هواداران محمود احمدینژاد)» و... را نیز راهاندازی کردهاند. با این سرعت تشکیل همایش و تشکل و گروه، باید انتظار تشکیل گروههای دیگری را نیز تا شروع انتخابات مجلس و انتخابات ریاستجمهوری داشت. احتمال تشکیل گروهها و تشکلهای زیر نیزوجود دارد.
فاصلهها
همایشی برای کاهش فاصله بین مردم و دولت از طریق برگشت محمود احمدینژاد به پاستور!شرکتکنندگان: غلامحسین الهام، مهدی کوچکزاده، کریمی قدوسی، رسایی و...
کاتالانها
همایش تسلیت به مردم فوتبالدوست بارسلون برای درگذشت تیتو و درخواست از محمود احمدینژاد برای حضور در بارسلونا برای مربیگری در فصل بعد!شرکت کنندگان: غلامحسین الهام، فدریکو رسایی، گابریل گارسیا کوچکزاده، ایکر کاسیاس و... (اسامی جهت شباهت با اسپانیاییها تغییر شکل دادهاند، تا بتوانند خودشان را در قلوب مردم متعهد اسپانیا جا کنند)
هراتیها
به این جهت که انتخابات افغانستان خیلی طول کشیده است و هنوز نتیجهاش درست و درمان معلوم نیست. درخواست از محمود احمدینژاد برای شرکت در انتخابات افغانستان و یکسره کردن کار برای عبدا... عبدا... و احمد زی.شرکتکنندگان در همایش: غلامحسین الهام و...
مونیخ میخوامت
در راستای تخصص محمود احمدینژاد در بیرون راندن شرایط از حالت بحرانی به حالت کما! درخواست از محمود احمدینژاد برای مربیگری بایرن مونیخ در فصل بعد.شرکتکنندگان همایش: دانیال داوری، بکن بائر و صد البته با حضور نمایشی و حرکات بدون توپ غلامحسین الهام.
تو که عروسکی!
در راستای ازدواج جورج کلونی و کمکارتر شدن این بازیگر مطرح و با توجه به هنر بازیگری جناب احمدینژاد درخواست از ایشان برای حضور در هالیوود و ایفای نقشهای تاثیرگذار!شرکتکنندگان: براد پیت، مت دیمون، لئوناردو دیکاپریو، غلامحسین الهام و...
نگرانتم
در راستای کاهش بینندگان سریالهای وطنی و هجوم مردم به سریالهای خارجی و با توجه به اینکه سریال دولت احمدینژاد یک سریال کمدی، اکشن، جنایی، حادثهای، تخیلی و... بود؛ دعوت از ایشان برای ساخت سریالی با استاندارد دولتش برای جذب بینندگان داخلی.شرکتکنندگان: کوزی، گونی، سلطان سلیمان، والتر وایت، شلدون، هاوارد والوویتز، چندلر بینگ، دکتر درک ریموری، اقبال خانوم، نجیب خان، غلامحسین الهام!
عشقم بمون پیشم
همایشی برای تداوم حضور در کنار احمدینژاد.شرکتکنندگان: غلامحسین الهام
اگر خاطرتان باشد آقای دلواپس صدا و سیما، محسن حاجیلو بود که دلواپس من بود، دلواپس شما بود، دلواپس همه بود. به نظر میرسد اگر محسن حاجیلو و مهدی کوچکزاده رقابت را کنار بگذارند و رفاقت کنند، تیم قدرتمندی خواهند داشت.
سعید هوشیار
صفحه طنزانه روزنامه قانون - 14 اردیبهشت 93
روزنامه ˈابتکارˈ که شنبه گذشته توقیف شده بود، امروز - سه شنبه- رفع توقیف شد.
محمدعلی وکیلی مدیرمسوول روزنامه ابتکار در گفتوگو با ایسنا، با تایید این خبر، اظهار کرد: امروز از سوی دادسرای رسانه با من تماس گرفته شد و خبر لغو توقیف روزنامه «ابتکار» از طریق فکس به ما اعلام شد.
در شمارهی پنجشنبهی (چهارم اردیبهشتماه) روزنامهی «ابتکار» تیتری در یکی از ستونهای صفحهی نخست کار شد که در آن بهجای واژهی جابهجایی از برکناری استفاده شد؛ تیتر این ستون «برکناری رییس سازمان زندانها» بود در حالی که رییس سازمان زندانها برکنار نشده، بلکه به سمت دیگری منصوب شده است. همین موضوع موجب شد تا این روزنامه به استناد ماده 6- بند 11 توسط دادسرای رسانه توقیف شود.
روزنامهی ابتکار از فردا انتشار خود را از سر میگیرد.
صادق زیباکلام در روزنامه اعتماد نوشت: من بر خلاف خیلیها به همه توصیه میکنم که فیلم «من روحانی هستم» را ببینند. اگر دستم میرسید و کارهیی بودم اتفاقا از صدا و سیما میخواستم که حتما این فیلم را پخش کند. در چندین نوبت هم پخش کند که همه آن را ببینند. میدانید چرا؟ چون اتفاقا این فیلم مستند بیش از آنکه ضایعکننده روحانی باشد، سقوط اخلاقی سازندگان و مخالفان آقای رییسجمهور را به نمایش میگذارد یا دستکم و در معصومانهترین نگاه به سازندگان آن، «من روحانی هستم» بیانگر عمق بیاخلاقی و تمسک به راه و روشهایی است که در بهترین حالت باید آنها را غایت ماکیاولیستی بودن یک جماعت و گروه سیاسی دانست.
فیلم من روحانی هستم، در حقیقت نشان میدهد که چگونه افراد و اشخاص که خدا را میپرستند و نماز میگزارند، آنقدر راحت برای قدرت، برای زدن حریف و رقیب سیاسی، برای کسب امتیاز سیاسی، زمین و زمان را به هم میدوزند و میبافند، سره و ناسره را درهم میتنند، راست و دروغ را بیمحابا با هم درمیریزند و بدون کمترین عذاب وجدان چشم بسته و مثل آب خوردن بر روی هر حق و باطلی مینهند که حسن روحانی را بیاعتبار سازند.
ماکیاول را باید از درون قبر بهدر آورد و به کلاس این دوستان برد که یاد بگیرند هدف چگونه پستترین وسایل را هم توجیه میکند.
یکی از ابتداییترین روشهای تحریف آن است که شما موضوعی را بدون مقدمه و موخره آن یا بدون صدر و ذیل آن روایت کنید. جملهیی را، حرکتی را، موضعگیری را و اظهارنظری را از حسن روحانی یا هر کس دیگری بدون آنکه به مخاطب توضیح دهیم که آن کنش سیاسی در چه شرایطی بوده، ماقبل و مابعد آن چه بوده، در چه فضایی گفته شده، بدون در نظر گرفتن هیچکدام از اینها فقط آن جمله، حرکت و یا موضعگیری را روایت کنیم.
داستانی که تحت عنوان ماجرای مکفارلین اتفاق افتاد درست چنین وضعیتی را دارد. آن حرکت اتفاقا میتوانست به بزرگترین گام در جهت تامین منافع ملی کشور تبدیل شود. اما یک جریان تندرو آن را خرابکاری کرد و نهایتا همه تمهیداتی که تحت عنوان ماجرای مک فارلین شروع شده بود، متوقف ماند. کمترین فایده جریان مک فارلین این بود که خونی و جانی تازه در دفاع ضدهوایی ما که عملا به واسطه نداشتن قطعات وتجهیزات زمینگیر شده بود به وجود آورد. دهها فروند هواپیمای جنگنده و بمبافکن عراقیها در نتیجه تسهیلات ضدهوایی که به واسطه معامله با مک فارلین به دست ما رسیده بود، در عملیات بعدی در جنوب و غرب سرنگون شدند.
شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس دوم با تداوم نخستوزیری موسوی موافق نبودند. آنان اغلب تعلق به طیف راست سیاسی داشتند و علت مخالفتشان هم به دلیل سیاستهای چپگرایانه و به زعم آنها سوسیالیستی دولت وی بود. سردمداری این گروه یا این جریان با مرحوم آیتالله آذریقمی بود. وساطت آقای هاشمی رفسنجانی در مجاب کردن این آقایان که با ادامه کار موسوی موافقت کنند به جایی نرسید و در نهایت نزد مرحوم امام(ره) رفتند. مرحوم امام(ره) با برکناری مهندس موسوی مخالفت کردند. اولا ایشان با سیاستهای چپگرایانه مهندس موسوی موافق بودند، یا دستکم با سیاستهای به زعم جناح راست، سوسیالیستی وی هیچ مخالفتی نداشتند.
دلیل دیگر مرحوم امام(ره) در اصرارشان برای ماندن موسوی این بود که ما در وسط جنگ با عراق بودیم و مرحوم امام (ره) معتقد بودند که تغییر دولت پیام خوبی به عراقیها و دیگران نمیدهد. ممکن است اینگونه تعبیر شود که میان ما اختلافاتی به وجود آمده و دشمنان ما از تغییر دولت تصور کنند که در داخل با بحران مواجه شدهایم.
در نهایت آن نمایندگان که تعدادشان به 99 نفر میرسید به رغم صلاحدید امام(ره) به تداوم دولت موسوی رای مخالف دادند، اما این همه آن ماجرا نیست. برخی از رادیکالهای آن زمان تلاش کردند که مخالفین را متهم به استنکاف از رای امام(ره) بنمایند و آنان را به اصطلاح ضد ولایت فقیه معرفی کنند. جالب است که امام محکم در برابر تندروها ایستادند و نشان دادند هیچ آزردگی و دلخوری از این که آن 99 نفر مطابق نظر ایشان رای ندادند، ندارند.
بخشهای دیگر فیلم «من روحانی هستم» را که منصفانه و به دور از دروغ و تحریف مورد بررسی قرار دهیم به همین نتایج بالا که در مورد مک فارلین و 99 نفر گفتیم، میرسیم. منتها حرف اصلی و اساسی همان است که هدف چقدر وسیله را توجیه میکند.
خبرگزاری ایسنا نوشت: براساس پیگیریهای خبرنگار ایسنا، روزنامهی «ابتکار» بهدلیل تیتری که در روز پنجشنبه (چهارم اردیبهشتماه) در یکی از ستونهای صفحهی نخست خود کار کرده بود، از سوی دادسرای رسانه توقیف شده است.
در شمارهی پنجشنبهی روزنامهی «ابتکار» تیتری در یکی از ستونهای صفحهی نخست کار شد که در آن به جای واژهی جابهجایی از برکناری استفاده شد؛ تیتر این ستون «برکناری رییس سازمان زندانها» بود در حالی که رییس سازمان زندانها برکنار نشده، بلکه به سمت دیگری منصوب شده است.
محمدعلی وکیلی - مدیرمسوول روزنامهی «ابتکار» - صبح فردا در دادسرای رسانه تفهیم اتهام خواهد شد.
رشته سیاستهای شتاب زده برای اجرایی کردن طرح افزایش جمعیت، سر دراز دارد. بعد از اینکه مجلس هر گونه اقدام در راستای پیشگیری از بارداری از جمله وازکتومی و توبکتومی را جرم و مستوجب مجازات مصوب کرد، حالا آموزشهای پیش از ازدواج نیز حذف میشود تا کودکان آینده ایران حاصل جهل والدین باشند، نه علاقه آن ها.
این خبر را یکی از نمایندگان مجلس اعلام کرده: « براساس طرح پیشگیری از «کاهش رشد جمعیت کشور»، آموزشهای قبل از ازدواج به افراد در راستای کنترل و کاهش جمعیت در مراکز بهداشتی حذف خواهد شد.» شهلا میر گلو بیات، عضو فراکسیون زنان مجلس گفته در صورت تصویب این طرح آموزشهای قبل از ازدواج و روشهای پیشگیری از بارداری در درمانگاهها جمعآوری میشوند.او افزوده است: «عدهای اعتراض داشتند که چرا همچنان در برخی از درمانگاهها اقدامات مربوط به کاهش جمعیت انجام میشود که به همین منظور این طرح مطرح شد!»
این در حالی است که طرحهایی که مجلس در راستای افزایش جمعیت به تصویب رسانده توسط کارشناسان غیر علمی توصیف شده. جامعهشناسان با تاکید بر اینکه مسئله افزایش جمعیت با بارداریهای ناخواسته حل نمیشود، معتقد هستند که فرزندآوری ارتباط مستقیم با مسائل اجتماعی و اقتصادی دارد و محدودیتهای بهداشتی نمیتواند راهحل مناسبی برای افزایش جمعیت باشد.
یارنه های نقدی 45500 تومانی به پاشنه آشیل دولت و جامعه تبدیل شده است. اینکه با علم بر اشتباه بودن این روند دولت باید چطور و با چه روشی مردم را به این نتیجه برساند که قطع پرداخت نقدی به صلاح و حتی لازم است، سئوالی است که دغدغه دولت و دولتی ها شده است.
" اگر در همان ابتدا تشکیل دولت، آقای روحانی در برنامه تلویزیونی صادقانه این مسئله را با مردم در میان می گذاشت و می گفت این پولی که بابت یارانه به 75 میلیون نفر پرداخت می شود، چه هزینه و چه ضربه ای را به زیرساخت های کشور وارد می کند، مسلما خیلی از مردم به رغم اینکه احتیاج داشتند، می پذیرفتند که تا مشخص شدن شرایط، پرداخت یارانه قطع شود."
صادق زیبا کلام در گفت و گویی با "نواندیش" با طرح این اظهارات راه کارهایی را برای خلاص شدن از وضعیت کنونی یارانه های نقدی پیش روی دولت می گذارد:
حاشیه ها و حرف و حدیثهای هدفمندی یارانه و ...انگار میراث دولت احمدی نژاد برای دولت روحانی درد سر شده است.شما خودتان می گویید، میراث احمدی نژاد. پس نمی توان دولت روحانی را به دلیل شرایطی که اجباری است، محکوم کرد.یعنی انتقادات موجود را منطقی نمی دانید؟
ببینید! می توان انتقادهات زیادی به نحوه ثبت نام و مشکلاتی که به وجود آمده، وارد کرد و مخالفان دولت هم به تبع فرصت را از دست نداند و با استفاده حداکثری از شرایط به دولت حمله می کنند. اما واقعیت آن است که این شرایط ناشی از سیاست ها و تصمیم گیری های غلطی است که اصولگرایان گرفته اند و هر قدر که ما انتقاداتی را در خصوص نحوه اجرای یارانه ها متوجه دولت آقای روحانی بکنیم، ، 10 برابر این انتقاد را باید به اصول گرایان، به مجلس هشتم و نهم وارد کرد که با اتخاذ سیاست غلط به تمامی 75 میلیون، 45 هزار تومان پرداختند.جالب است که هیچ یک از اصولگرایانی که امروز به دولت حمله ور شدند، در سال 89 و 90 که این سیاست توسط دولت احمدی نژاد به اجرا درآمد، انتقادی را مطرح نمی کردند. حتی در آن زمان یکی از اصولگرایان هم نگفت که در کدام کشور، در کدام نظام به یک فرد میلیاردر و به یک میلیونر، 45 هزار و 500 تومن پرداخت می کنند و بعد به افرادی که ماهی 300 یا 400 هزار تومن حقوق دریافت می کنند و زیر خط فقر قرار دارند، هم همان مبلغ را پرداخت می کنند. در کدام کشور اکنون این سیاست غلط و نابخردانه اجرا می شود که در ایران اصولگرایان تصمیم به اجرای آن گرفته اند.
یعنی هیچ تقصیر و ایرادی به دولت یازدهم وارد نیست؟
واقعیت این است که آقای روحانی وارث یک ساختمان غلط، دیوار کج و یک تصمیم خطا است که به دلیل روش پوپولیستی دولت پیش تبدیل به قانون شده و به مرحله اچرایی در آمده است. متاسفانه دولتهای نهم و دهم مباحث یسیار مهمی چون بهداشت، آموزش و پرورش، صنعت، کشاورزی، توسعه راههای کشور، ساخت مترو و تمام اینها را نادیده گرفتند و منابع را در چاه ویلی ریختند که 45 هزار و 500 تومن به مردم پرداخت کنند. آقای روحانی اکنون چاره ای به غیر از اصلاح این تصمیم غلط که چند سال اجرایی شده ندارد که البته این کار زمان زیادی را طلب می کند.
سئوال این است که چرا امکان برگشت به حالت اولیه وجود ندارد؟
وجود دارد، اما کمی دیر شده است. اقدام درست و صحیح آن بود که دولت آقای روحانی از همان ابتدا یعنی مرداد 92 تمامی یارانه ها را قطع می کرد و مانند کشورهای توسعه یافته دیگر یارانه ها را به صورت مستقیم و غیر مستقیم به اقشار کم درآمد، صنعت، کشاورزی و غیره اختصاص می داد.
چرا حالا دست به چنین کاری نمی زنند؟
چون اکنون اگر دولت یارانه ها را به طور کل قطع کند که تصمیم بسیار درستی هم هست، اصولگرایان دوباره به دولت حمله می کنند و دست به یکسری اقدامات پوپولیستی می زنند که به اقشار و افراد محروم جامعه بگویند در زمان آنان، این یارانه به این دسته از افراد پرداخت می شد اما اکنون که اصلاح طلبان، اعتدالیون و افرادی مانند آقای روحانی، هاشمی و خاتمی دولت را در دست و یا در آن نفوذ دارند، این مبلغ قطع شده است. بنابراین آقای روحانی در شرایطی به سر می برد که نمی تواند یارانه را قطع کند.
پس شما دلیل اصلی برای عدم توقف پرداخت یارانه راحملات پوپولیستی می دانید؟
دقیقا، وگرنه یک دانشجوی سال اول اقتصاد هم به شما خواهد گفت که این تصمیم تا چه اندازه اشتباه است. تصمیم دولت آقای روحانی مبنی بر ادامه این روند هم اشتباه است. اگر آقای روحانی اجرای این تصمیم را متوقف کند، اصولگرایان با توجه به اینکه تمام رسانه و بوق های تبلیغاتی را در دست دارند، از فردا حمله به دولت را آغاز می کنند.
تحمل حملات این چنینی برای دولت بار سنگینی تری دارد یا اینکه منافع کشور را فدای سهم خواهی عده دیگری بکند؟
من معتقدم که اگر در همان ابتدا تشکیل دولت، آقای روحانی در برنامه تلویزیونی صادقانه این مساله را با مردم در میان می گذاشت و می گفت این پولی که بابت یارانه به 75 میلیون نفر پرداخت می شود، چه هزینه و چه ضربه ای را به زیرساخت های کشور وارد می کند، مسلما خیلی از مردم به رغم اینکه احتیاج داشتند، می پذیرفتند که تا مشخص شدن شرایط، پرداخت یارانه قطع شود.متاسفانه در آن زمان آقای روحانی محافظه کارانه اقدام کرد. ایشان سعی کرد این مساله را به دوش مجلس بیاندازد و مجلسیان هم طوری رفتار کردند که بار این مساله به دوش دولت است. حتی آقای روحانی با توجه به اینکه بهای بنزین حداقل باید دو برابر قیمت کنونی شود، ملاحظه کاری کرد و دست به افزایش قیمت بنزین و گاز نزد.
به نظر من آقای روحانی باید محکم و استوار با مردم سخن بگوید و از کلی گویی پرهیز کند و به صراحت اعلام کند که کل بودجه عمرانی کشور چقدر است و میزان پرداخت کل ماهانه از طریق یارانه ها چقدر است. رییس جمهوری باید به مردم بگوید که ابتدایی ترین و بدوی ترین کشورها نیز چنین بلایی سر اقتصاد ملی خود نمی آورند که اصولگرایان آن را آغاز کردند. اگر در همان ابتدا آقای روحانی درباره سیاست های اصولگرایان و استراتژی های هشت ساله آنان که کشور را به این روز رسانده صحبت می کرد، اکنون کار برای ایشان بسیار راحت تر بود. اما متاسفانه ایشان محافظه کارانه حرف زد و هشت ماه یارانه را پرداخت کرد و الان نمی تواند به یکباره همه چیز را متوقف کند. اما به نظر من ایشان باید شهامت و جسارت به خرج می داد و همان اول این تصمیم غلط را که اقتصاد کشور را ویران کرده، متوقف می کرد.
با پایان فیلمبرداری جدیدترین ساخته خسرو معصومی، این فیلم توسط حسن حسندوست تدوین میشود.
این فیلم که مضمونی عاشقانه و روایتی متفاوت نسبت به دیگر فیلمهای معصومی دارد، در مناطقی از شمال کشور ساخته شده و فیلمبرداری آن در آخرین روزهای سال 92 تمام شد.
«تابو» به تهیهکنندکی جواد نوروزبیگی و با بازی الناز شاکردوست و هادی دیباجی داستان دختری را روایت میکند که قرار است به اجبار به عقد یک پیرمرد درآید در حالیکه شیفته فرد دیگری است.از جمشید گرگین و جمال اجلالی به عنوان دیگر بازیگران این فیلم نام برده میشود و احتمالا «تابو» در جشنواره سیوسوم فیلم فجر نمایش داده خواهد شد.
الناز شاکردوست به عنوان شخصیت اصلی «تابو» پیش از این در فیلم «باد در علفزارها میپیچد» با خسرو معصومی همکاری داشت.
به گزارش ایسنا، «خرس» به عنوان آخرین ساخته خسرو معصومی که سه سال قبل در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد، هنوز اکران عممومی نشده و برای صدور مجوز نمایش آن رایزنی میشود.
«من چه می خوانم و تنبور چه می نوازد؟» این ضرب المثل ایرانی روایت این روزهای رسانه هایی است که تلاش دولت برای انصراف ثروتمندان از دریافت یارانه را ابزار تضعیف دولتمردان کرده اند.
درحالی که بسیاری از گروه های مردمی به صورت داوطلبانه سعی در تشکیل و تقویت کمپین انصراف از یارانه هستند، جریان مخالف دولت سعی دارد تا با راه اندازی کمپینی در جبهه مقابل با عنوان «بله به دریافت یارانه» و ترویج برخی مطالب مطایبه آمیز و طنز در فضای مجازی از رشد کمپین مردمی انصراف از یارانه جلوگیری کرده و به این وسیله میزان محبوبیت دولت و رئیس جمهوری را تحت تأثیر قرار دهد.
اگرچه بر حسب ظاهر تمام رسانه های کشور و به ویژه صداوسیما در تلاش برای جریان سازی رسانه ای به منظور تشویق افراد متمکن به انصراف از یارانه نقدی تلاش می کنند، اما با تحلیل نشانه شناختی این برنامه ها می توان به گزاره ها و نتایجی دست یافت که پیدا و پنهان در صدد آسیب رساندن به محبوبیت چهره دولتمردان و به ویزه شخص رئیس جمهوری است.
بنا بر نظر صریح رئیس جمهوری، ثبت نام هر شهروند ایرانی برای یارانه، حق مسلم آنان است. بسیاری از رسانه ها هم بر این امر اصرار دارند و تأکید می کنند که با توجه به شرایط موجود، انصاف متعارف آن است که افراد از نظر مالی توانمند و بی نیاز به مبلغ یارانه نقدی از دریافت آن انصراف دهند.با این وجود به نظر می رسد که برخی از رسانه ها از جمله رسانه ملی - در کمال تعجب - ضمن تأکید بر این امر تلاش دارند تا با استفاده از برخی نشانه های رسانه ای این تلاش دولت را تحقیر کرده و ناصواب جلوه دهند.این جریان درصدد است با چنین اقدامات تحریک آمیز و پخش شعارهای نامفهوم، مردم را از «لج دولت به ثبت نام در یارانه» ترغیب کند، از عجیب ترین روش های این ستاد جنگ روانی به شمار می رود.پس از آنکه دولت با وجود تلاش های بسیار زیاد موفق نشد نظر مجلس را برای تعویق فاز دوم فدهمندی - به دلیل شرایط اقتصادی مردم - جلب کند، جریان ضددولتی که البته تمام تلاش خود را برای زمین زدن دولت در حوزه های مختلف به کار گرفته است، اینک با تشکیل شاخه «بلی به یارانه» درصدد است ضربه ی دیگری را متوجه دولت کند تا به زعم خود، محبوبیت رئیس جمهور را تحت الشعاع قرار دهد.
نه به یارانه، آزمون محبوبیت رئیس جمهور؟
این ستاد یا جریان منسجم و ضددولتی «بلی به یارانه» که در راس آن صداوسیما قرار دارد، با تبلیغات تحریک آمیز و پخش مکرر و جهت دار سخنان رئیس جمهور در مورد یارانه، ضمن تلاش برای ثبت شعار «انصراف از یارانه» به نام رئیس جمهور، درصدد است محبوبیت روحانی را برابر با «تعداد انصراف دهندگان از یارانه» معرفی کرده و از این نگرانی و برخی مخالفت های مردم با ایده «نه به یارانه»، نهایت بهره برداری را کرده تا به نتایج دلخواه خود برسد.
این درحالیست که شنیده های خبرنگار «انتخاب» حکایت از آن دارد که تماس های مکرری از سوی نزدیکان و مشاوران رئیس جمهور با ضرغامی، معاونین و حتی خبرنگاران این سازمان و همچنین مسئول برخی رسانه های ضددولت گرفته شده و صراحتاً از آنان خواسته شده از چنین اقدامی جلوگیری کنند و اجازه ندهند منافع ملی و ملت، فدای منافع گروهی برخی جریان های خاص شود!خبرنگار «انتخاب» برای اطمینان از این موضوع با محمدرضا صادق مشاور رسانه ای رئیس جمهور تماس گرفت و او نیز با تایید این خبر گفت: با رئیس، معاونین و حتی خبرنگاران این سازمان تماس گرفته شده و خواستار توجه بیشتر به این موضوع شده ایم.
از جوک های پیامکی تا تبلیغات تحریک آمیز در تلویزیون!
این جریان منسجم ضددولت به جز آنکه نقش برجسته ای در برنامه سازی ها و اخبار خاص رادیو و تلویزیون داشته است، سعی کرده در شبکه های اجتماعی، سایت های خبری، رسانه های مکتوب و.... تبلیغ «بلی به یارانه» را به صورت غیرمستقیم، مطرح کند.البته، طبق نظر رئیس جمهور، ثبت نام هر شهروند ایرانی برای یارانه، حق مسلم آنان است، اما اینکه این جریان درصدد است با چنین اقدامات تحریک آمیز و پخش شعارهای نامفهوم، مردم را از «لج دولت به ثبت نام در یارانه» ترغیب کند، از عجیب ترین روش های این ستاد جنگ روانی به شمار می رود.پخش صدها مدل جوک و شعر و پیامک (SMS) در حمله به رئیس جمهور و شعار «نه به یارانه» که با تیراژ میلیونی میان مردم منتشر شده، تنها بخشی اندک از پروژه جنگ روانی این ستاد علیه دولت است.این حجم انبوه و بی سابقه پیامک نیز این ذهنیت را ایجاد می کند که کمیته ای متشکل از چندین چهره ی فرهنگی برای سرودن شعر و همچنین ساخت جوک در مورد ایده «نه به یارانه» و مسائل مرتبط تشکیل شده است.
این همه تلاش و همت بی وقفه، برای مردم است؟!
این همت و تلاش بی وقفه و مخلصانه این جریان یا ستاد منسجم در شرایطی در حال وقوع است که پروژه ی «هدفمندی یارانه ها» یک پروژه ملی است که هیچ ربطی به هیچ جریان و گروهی ندارد. این پروژه ملی، قرار بود در دولت گذشته انجام شود اما بنا به دلایلی تعویق افتاد و به همراه شرایط وخیم اقتصادی، به دولت یازدهم ارث رسید. با این حال، دولت با خصیصه «قانونگرایی»، خود را موظف به انجام آن می داند، چرا که اجرای صحیح آن را به سود اقتصاد ملی و توسعه پایدار می داند.آفت امروز کشور، جریان گرایی و بی توجهی محض به مصالح نظام است، آنهم مدلی متفاوت که برای زمین زدن یک دولت، منافع ملی و ملت را به خطر می اندازند.اگر این تلاش ها برای مردم و خدمت به کشور بود، ستودنی بود و قابل تقدیر، اما وقتی امکانات و تلاش هایی چنین بی وقفه، تنها برای کوبیدن یک دولت استفاده می شود، مذموم است و قابل سرزنش! آنهم دولتی که مهمترین اشکالش، شرایط اقتصادی وخیمی است که از دولت قبل به ارث برده است!
منبع: روزنامه ابتکار