تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

اشکهای کودکان سرزمین من



برای کودکان رنج و درد فقر :

 اشکهای ِ شبانه ام
 روزانه هایم را بارانی می کنند
 و اشکهای ِ روزانه ام
 شبانه هایم را رودارود …

 پریشم و پریشان
 و هرگز نیافتم جهانرا
 آنگونه که می خواستم
 و به جهان
 - هرگز -
 ندادم آنچه که می توانستم و می خواستم
...

عشق به آزادی

این نسل حق دارد که مرا دشنام دهد،
از خشم بر چهره من پنجه کشد،
 با ناخن‌هایش پوست صورتم را بخراشد
 اما حق ندارد آنچه را در عشق به آزادی گفته‌ام و نوشته‌ام به جز عشق به آزادی نسبت دهد

کلام علی، مرام علی...

او پیشوایی است که قبل از این که مردم را به کاری وادارد، خود عمل می کند. او مردم را به نهایت صداقت و امانت، هدایت و رهبری می نمود. مردم اگر از او پیروی کنید سرانجام شما بهشت است . هر چند راه بهشت پر مشقّت و تلخی ها به همراه دارد.



 در سیاست، او حاضر به دروغ و خدعه نیست و معاویه را سیاست مدارتر از خود نمی داند؛ زیرا خیانت و پیمان شکنی ناپسند است و گناه؛ و هر گناهی نوعی کفر است و در قیامت هر خائن و پیمان شکنی پرچمی خاص دارد که به وسیله آن شناخته می شود. آن حضرت برای رسیدن به مقصد والای خود هرگز ابزار نادرست را به کار نگرفت، برای اصلاح مردمان دست به استبداد نیالود و برای حفظ خود و حکومتش به ستم متوسل نشد و به آرمان های الهی و اقدامات انقلابی پشت نکرد و در هنگام حاکمیت به مردم فرمود: به خدا به سختی مورد امتحان واقع می شوید، زیر و رو می شوید. مثل دیگ که به جوش آید و غربال می شوید و آنان که به راستی در اسلام سبقت داشتند و کنار گذاشته شده بودند، بار دیگر سر کار خواهند آمد و کسانی که با حیله و تزویر خود را پیش انداخته بودند، عقب زده خواهند شد.

دیگر بس است عدل، کمی هم ستم کنید!

دیگر بس است عدل پس از این ستم کنید
 لطفی کنید و از سر ما سایه کم کنید

 هرچند پیش از این به شمایان نداشتیم
 چشمی که بعدها به ضعیفان کَرَم کنید

 آن قامتی که سرو سهی داشت پیش از این
 آن قدر راست نیست بخواهید خم کنید

 ما را دو متر خانه از این شهر شد نصیب
 باور نمی‌کنید اگر هم قدم کنید!

 ماند اختلاف‌مان به قیامت که با شما
 یک مرد هم نمانده که او را حَکَم کنید

 هرگز قلم به مدح شمایان نمی‌زنم
 حتی اگر دو دست مرا هم قلم کنید

 ما را به حال خود بگذارید و بگذرید
 یعنی حریم شعر مرا محترم کنید

 مردیم در زیادی عدل و وفور داد
 دیگر بس است عدل، کمی هم ستم کنید!