جنگل ثمر نداشت ، تبر اختراع شد
شیطانخبر نداشت، بشر اختراع شد
« هابیل » ها مزاحم « قابیل » میشدند
افسانه ی « حقوق بشر » اختراع شد
مـردم خیال فخر فروشی نداشتند
شیـئی شبـیه سکه ی زر اختراع شد
فکر جنایت از سر آدم نمیگذشت
تا اینکه تیغ و تیر و سپر اختراع شد...
پنجشنبه 14 مهرماه سال 1390 ساعت 23:39
جال بود
سلام خیلی وبلاگ جدیدت زیباس خوشم اومد از مصالبش ...راستی من یه ژیام اشتباه برات فرستادم لطفا پاکش کن
من همان شمیمی بودم که بارها ضجه ام را شنیدی به روی خود نیاوردی بارها در خود شکستم ولی به روی خود نیاوردی الان در این عصری که من بی تفاوت شدم به تمام اون احساس دوباره داری بر چی تلنگر میزنی ...در نزن چون اون کسی که تب می کرد دیگه تب نمیکند هزیان نمی گوید او مرده اس........................شاد باشی زنده ی زمینی