تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

رهایم کن---

رهایم کن
خیال واهی "ماتم سرایی"!
من انسانم،
نه مرغ بسمل هر سفره ی زهد ریایی
صدای نعره ی هر بی سر و پا،
- چه می آزاردم ،برپاست شب ها-
بساط سور وسات مفتخواران،
همان سوداگران و اشک کاران!
به نام و یاد آن انسان مظلوم،
دهان ها بسته اند و خسته حلقوم!
یزیدی سیرت و چشمان گریان؟!
خدایا روح شیطان گشته عریان!
من انسانم،
نه چون "‌تو" ای کلاغ پیر ،
از هر لاشه ی گندیده با لبخند گردی سیر!
محرم ماه خواب آلودن و افسانه بافی نیست،
شباهنگ بلند سینه ی سرشار از فریاد تاریخ است:
تو ای انسان،
بدان راه شرف ،آزادگی باقیست!

نظرات 4 + ارسال نظر
طناز سه‌شنبه 22 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 12:39

مرسی طاها

علی پنج‌شنبه 10 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 05:23 http://www.110hakim.blogfa.com

سلام و درود بر جان پاکت
ای شکرانه سلامت برای طاهای عزیز در این وقت سحرگاهی که خیلی هم دوستش دارم بهترین ها را کادو کرده به دل پاکش هدیه کن

آرمان چهارشنبه 9 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 20:49

تو ای انسان بدان راه شرف آزادگی باقیست

مرسی طاها

علی سه‌شنبه 8 آذر‌ماه سال 1390 ساعت 08:14 http://www.110hakim.blogfa.com

سلام و صد سلام بر شما و متن خیلی زیبا و فکورانه شما
نمی دانم این شعر و یا نثر زیبا از خود شما و یا کس دیگری است
واقعا تحسین برانگیز بود.
ممنونم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد