تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

نکاتی درباره تهدید به استیضاح وزیر علوم به خاطر دو انتصاب

 تهدید به استیضاح وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به خاطر انتصاب یک مشاور و یک معاون هر چند به سبب تعداد امضاهای تذکرات نمایندگان مجلس شورای اسلامی باید جدی گرفته شود اما در نوع خود کم سابقه و شگفت آور است. چرا که مهم ترین استدلال معترضان این است که چرا وزیر جدید از دوگزینه ای که پیش تر برای وزارت، مورد تایید مجلس قرار نگرفته بودند استفاده کرده است؟

  پاسخ البته ساده است. مجلس به میلی منفرد برای تصدی " وزارت " علوم رای نداده  و باز نسبت به وزارت جعفر توفیقی علامت مثبت نفرستاده بود بی آن که اساسا معرفی یی صورت پذیرد.

 به همان دلیل که رییس جمهور "گزینه رای اعتماد نیاورده" وزارت آموزش و پرورش را به معاونت خود و ریاست سازمان میراث فرهنگی و گردشگری منصوب کرد وزیر علوم نیز می تواند از هر نیرویی برای مشاوره یا معاونت خود استفاده کند ودر عین حال مسوولیت عملکرد آنان را نیز بر عهده گیرد. رای عدم اعتماد حکم محکومیت کیفری دادگاه نیست که مانع استمرار خدمت یک نفر شود. تازه حکم قضایی هم مدتی دارد و الی الابد نیست.

با این حال چند نکته دیگر را نیز می توان یادآور شد:
 
شان نمایندگان اقتضا می کند بر اساس تشخیص خود عمل کنند و تحت تاثیر جوّی که برخی خبرگزاری ها می سازند قرار نگیرند. همسویی با موجی که یک یا دو خبرگزاری منتقد دولت ایجاد می کنند نباید بر رای و نظر نمایندگان اثر بگذارد.با این حال احساس می شود گاه واژه ها نیز عینا همان است که قبلا ساخته و پرداخته شده است.

  اگر وزیری حق انتخاب همکاران خود را نداشته باشد چه کسی این حق را دارد و با کدام ابزار برنامه خود را جلو ببرد؟

وقتی سرمربی پرتغالی تیم ملی فوتبال دور دنیا می گردد تا بازیکن دو رگه و چند ملیتی پیدا کند و به عضویت تیم ملی فوتبال دربیاورد چگونه وزیر این مملکت نباید حق داشته باشد چهره ای با سابقه معاونت وزیر در دهه 60 را دوباره به معاونت بگمارد و از مشاوره کسی که 10 سال پیش وزیر و رییس خودش بوده استفاده کند؟!

آیا این دسته نمایندگان نباید به یادآورند که نام کاندیدای پیروز انتخابات حسن روحانی است که اکنون به عنوان رییس جمهوری ایران شناخته می شود و نه یکی از رقیبان او که نامزد مورد علاقه اصول گرایانِ مجلس نشین بوده اند؟ 

  اگر قرار باشد دکتر فرجی دانا میز وزارت را دو دستی بچسبد و خواست های این دسته از نمایندگان را -هر قدر هم مداخله جویانه باشد -تامین کند خواست دانشجویان و بدنه و عقبه دانشجویی حامی حسن روحانی را چه کسی باید تامین کند؟

  آیا وزیر علوم می تواند بی اعتنا به نظر دانشجویان که به جد خواستار به کارگیری توفیقی و میلی منفرد در وزارت علوم بوده اند عمل کند و تنها نمایندگانی را در نظر گیرد که شماری از آنان در روز رای اعتماد نیز یا رای مخالف داده اند یا ممتنع؟
 
اگر وزارت علوم سیاسی نیست و وزیر غیر سیاسی می طلبد چرا مجلس این وزارتخانه را به وادی سیاست می کشاند؟ انتقاد از انتصابات وزارت علوم کجا جنبه علمی و کارشناسی دارد؟

  رفتار اخیر شماری از اصول گرایان در قبال دولت از ضعف حامیان دولت در مجلس نیز حکایت می کند. شاید آقای روحانی حق داشته باشد در گوش رییس مجلس زمزمه کند: ما ز یاران چشم یاری داشتیم...درگیر کردن دولت در اموری دیگر به جز دو موضوع اصلی و به شدت وقت گیر آن- دیپلماسی و مذاکرات هسته ای از یک طرف و بهبود وضعیت اقتصادی و معیشتی از جانب دیگر- را چگونه می توان تعامل با دولت دانست؟

برای تهدید به استیضاح وزیر علوم چند احتمال متصور است:

نخست این که وزیر جا بزند و معاون و مشاور را برکنار کند. در این صورت اقتدار او زیر سوال رفته و تنها سایه ای از یک وزیربا فقدان  اعتماد به نفس باقی می ماند.حال آن که وزیر باید وزیر باشد. هم مقتدر هم اهل تعامل و هم البته پاسخ گو ولی این سه به معنی تسلیم در برابر هر خواست و کرنش مدام نیست.

حالت دیگر این است که جدی نگیرد و بی اعتنا به کار خود ادامه دهد. در این حالت تهدیدات بعدی نمایندگان نیز جدی گرفته نخواهد شد و از این وضعیت بیش از همه مجلسیان زیان می بینند.

حالت سوم این است که واقعا استیضاح کنند. در این صورت رکورد سرعت در استیضاح را به نام خود ثبت کرده اند چرا که به علی کردان هم سه ماه فرصت دادند و بعد برکنار شد و تازه مگر فرجی دانا کدام ذنب لایغفر را مرتکب شده است؟

مگر انتصاب دو مدیر علمی جمهوری اسلامی با کارنامه های روشن و 30 سال خدمت به نظام ، شرب خمر و زنای محصنه  یا در شکل خفیف تر جعل مدرک یا اختلاس است  که عده ای برآشفته اند؟

 مگر در 8 سال احمدی نژاد که اینان وزیر و معاون نبودند بی کار و گرسنه ماندند؟  فرجی دانا یک سال اخیر را در کانادا گذرانده و اگر استیضاح عملی شود و او را از وزارت خلع کنند به زندگی متعارفش بر می گردد و نخبگان نیز این پیام را دریافت می کنند که نیروی خودشان را نمی توانند تحمل کنند چه رسد به آنان را.
 
 آری؛استیضاح حق مجلس است. اما استیضاحی که پیشرفت و تعالی کشور را هدف گیرد و خطای شخصی یا تخلف مالی و اخلاقی یا کندی در تخقق برنامه ها انگیزه آن باشد.   نمایندگان در عین حال می دانند چنانچه شمشیر را از رو ببندند سال دیگر که انتخابات مجلس از راه می رسد باید برای رفتار خود توجیهی داشته باشند.
 

 جای شگفتی است که مردم قهر کرده با صندوق، 24 خرداد فوج فوج آمدند و آشتی کردند و نمایندگانی همچنان بر طبل قهر می کوبند. شاید به این خاطر که بعضا برآمده قهر با صندوق هایند.

منبع : عصر ایران؛ مهرداد خدیر

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد