تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

از هفت جیرانی تا هفت گبرلو

18 آبان سال 88 مدیر وقت گروه اجتماعی شبکه سه اینچنین گفت: «شبکه سه در ادامه برنامه پرمخاطب 90 در حوزه فوتبال قصد دارد برنامه «هفت» را با موضوع مباحث چالشی حوزه فرهنگ و هنر تولید کند. تهیه کنندگی این برنامه زنده به عهده فریدون جیرانی است و هنوز مجری آن مشخص نشده است.»


طرح این برنامه را طبق شنیده ها خود جیرانی پیشنهاد کرده بود و قرار بود هفت، نود سینمایی باشد. جیرانی به جز پیشینه پر بار فیلمنامه نویسی، کارگردانی و مطبوعاتی اش، در حوزه اجرای تلویزیونی نیز مدتی در برنامه دو قدم مانده به صبح شبکه چهار سیما، اجرای بخش سینمایی را بر عهده داشت و آنجا نیز فراستی در کنار او دیده می شد. شکل اجرای خاص جیرانی در ابتدا کمی غیر معمول به نظر می رسید و بسیاری می گفتند ای کاش اجرای برنامه را به فرد دیگری واگذار می کرد اما بعدها همین شکل اجرا به علاوه اشراف او بر تاریخ سینمای جهان و معضلات سینمای ایران با چاشنی مسعود فراستی موجب شد تا آرام آرام هفت جای خود را حداقل در میان سینماگران و علاقه مندان به سینما باز کند. خنده های ریز و ممتد جیرانی و ژست ها و نگاه عاقل اندر سفیه فراستی و انتقادهای همیشگی او حتی دیگر برای افرادی که دغدغه سینما نداشتند هم، شهره شده بود و سوژه برنامه های طنز سیما. دیالوگ های فریدون جیرانی و مسعود فراستی با هم یا با میهمان برنامه یا مثال های تاریخ سینمایی که در نقد فیلم های ایرانی زده می شد موجب شد تا برنامه هفت برای هنرجویان و دانشجویان سینما به کلاسی آموزشی تبدیل شود. بسیاری به نوع نقدهای عالمگیر فراستی که زمین و زمان را در بر می گرفت یا گزارش دور از شأنی که درباره فریماه فرجامی، بازیگر سابق و خوب سینمای ایران از این برنامه پخش شد، ایراداتی می گرفتند ولی آنچه مسلم است فضای نقدی که در این برنامه (آن هم در آن فضای خاص) ایجاد شد با توجه به پیشینه اندک ما ایرانیان درباره نقد و نقد پذیری، نقطه مثبتی می تواند تلقی می شود.


اما با همه این اوصاف در خرداد ماه سال 91، برنامه هفت با اجرای فریدون جیرانی به دلایل معلومی تعطیل شد و پس از مدتی تعلیق، این بار منهای جیرانی روی آنتن رفت. فراستی مدتی پس از جیرانی در هفت، سنگر را حفظ کرد ولی خرده خرده دقایق نقد او رو به کاهش نهاد و مشخص بود که او نیز رفتنی است.


اما هفت گبرلو هفت دیگری شد. گبرلو با استفاده از تجربه جیرانی اصالت را ابتدا به بودن و ماندن داد و در ابتدا محافظه کار آغاز کرد اما با از دست دادن مخاطبانی که این برنامه با جیرانی و فراستی و به سختی به دست آورده بود، سعی کرد سیاست یکی به نعل و یکی به میخ را پیشه کند. اجرای گبرلو نیز نسبت به جیرانی معمول تر بود و کاملا در استاندارد یک مجری صدا و سیمایی. با رفتن جیرانی و فراستی سطح علمی این برنامه با افت آشکاری مواجه و برنامه هفت به برنامه یی مبدل شد که بیشتر به مسائل صنفی و روزمره سینمای ایران می پردازد. خب این مسائل شاید دیگر حتی برای دانشجویان و علاقه مندان سینما هم جذابیتی نداشته باشد چه رسد به مخاطبان عام تری که علاقه مند این برنامه شده بودند.


البته نوع پرداخت کلیشه یی و محافظه کارانه به این مسائل هم یکی از دلایل عدم رضایت مخاطبان قبلی این برنامه است. آیتم خبرخوان این برنامه که تیتروار اظهارنظرهای دست اندرکاران سینمای ایران را منعکس می کند نیز از نظر انتخاب تیترها، ناخودآگاه آدمی را به یاد مجلات و روزنامه هایی می اندازد که فقط درصدد پرکردن صفحات خود هستند.


گبرلو هم از نظر تحصیلات و هم در حوزه هایی که تاکنون فعالیت کرده با سینما به صورت مستقیم در ارتباط بوده، پس می تواند با به کار گیری بدنه کارشناسی قوی تر و صاحبنظر تر سطح کیفی آسیب خورده برنامه هفت را ترمیم کند. از هفتی که جیرانی ساخت تا هفتی که گبرلو ادامه می دهد فاصله یی است البته نه غیر قابل جبران، بلکه قابل ترمیم. به شرط آنکه این فاصله با نگاهی نقادانه نسبت به خود و بهره بردن و ارج نهادن به نظر کارشناسان زبده تر پر شود و تازه پس از آن است که می توان گامی به سمت جلو نیز برداشت.


منبع : روزنامه اعتماد - شنبه 25 آبان 92


نویسنده : کمیل روحانی



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد