تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

شمشیر فتنه بالای سر رقیبان!

روزنامه «ابتکار» در سرمقاله امروز -شنبه- خود به قلم «محمدعلی وکیلی» نوشته است: وقایع پس از انتخابات 88 موجب ابداع ادبیات جدیدی در فضای سیاسی ایران شد. از آن تاریخ به بعد اصطلاح 'فتنه' و 'فتنه گران' رواج پیدا کرد.

در ابتدا منظور از این اصطلاح اشاره به لیدرها و نقش آفرینان مستقیم در غائله آن روزها بود که به مرور با ورود دستگاه های مربوطه با تعدادی از فعالین سیاسی برخورد صورت گرفت. ولی به تدریج دایره مشمولین این اصطلاح گسترده و گسترده تر شد و چتربازان سیاسی آن را وسیله تسویه حساب خود قرار دادند. ابتدا با گسترشِ این مفهوم، 'ساکتین' هم تحت شمول قرار گرفت و سپس تبدیل به نماد شد و کارکردی مانند یک 'برند' یا 'مارک' پیدا کرد. از آن به بعد گروهی آنرا ابزاری برای پیشبرد منویات خود قرار دادند و هر رقیبی را به وسیله آن پس زدند. این مُهر بر پیشانی هر کس خورد از حقوق اساسی محروم شد. اقلیتی به حق و اکثریتی به ناحق در مظان اتهام قرار گرفتند.

اصولاً اتهام زنی در ادبیات سیاسی اگر چه خلاف موازین اخلاقی است، ولی معمولا تا زمانیکه پیامد حقوقی نداشته باشد، می توان آن را تحمل کرد. ولی اتهام فتنه گر از یک فحش سیاسی فراتر رفته و پیامدهای حقوقی پیدا کرده است.

افراد بسیاری، بدون اینکه چنین اصطلاحی توسط مرجعی صالح در موردشان به کار رود، توسط گروه های رقیب به چنین عنوانی متهم می شوند و به تبع آن در برخی مراجعِ تصمیم گیر محکوم به چنین عنوانی می شوند. تعداد کسانی که در حال خدمت بوده، ولی با تابلوی فتنه ممنوع الورود شدند و فرصت خدمت را از دست دادند، کم نیستند. برخی در صحنِ مجلس شورای اسلامی با چنین اتهامی مواجه شده و مجوز وزارت را از دست دادند. برخی دیگر با این اتهام از قطار انقلاب پیاده شدند. بسیاری برای هر نوع فعالیتی با چنین تابلویی روبه رو شدند.

این وضع نه با عدالت سازگار و نه در شأن دولتِ قانون است. این شرایط می بایست سامان یابد. برای جلوگیری و مهار سوء استفاده های موجود، دستگاه های ذیصلاح می بایست تعریفی دقیق از این عنوان ارائه داده و اجازه ندهند که هر کس برای به سرانجام رساندن خواسته ها و اهداف خود رقیب را با این اتهام رجم نمایند. این اتهام همچون دیگر اتهاماتی است که اگر در دادگاه اثبات نشده باشد، در صورت انتساب به غیر موجب تعزیر و حد است و متهم می بایست بتواند با ادعای حیثیت، مدعی را مهار نماید. آنچه این روزها تحت عنوان'فتنه گران' در جای جای کشور باب شده و از طریق رسانه های رسمی و غیر رسمی ترویج می شود و هر روز هم قربانی تازه ای می گیرد، با هیچکدام از موازین شرعی، قانونی و اخلاقی سازگاری ندارد.

در کشوری که قانون حاکم است و دستگاه قضایی مرجع اثبات و ردِ دعاوی می باشد، انتساب اتهام، بخصوص اتهاماتی که دارای بارحقوقی و اجتماعی سنگینی هستند، باید مورد تعقیب قرار بگیرد و در صورت صحت ادعا متهم بازخواست شود و در صورت عدم اثبات مدعی پاسخگو باشد. شکل کنونی اتهام زنی در فضای سیاسی، نشان از نوعی آنارشیسم دارد و تبدیل به مسلخی برای بی گناهان شده است. جالب است که هیچ کس از مدعیان دلیلی طلب نمی کند. اما به محض طرح چنین اتهاماتی، همگان این انگ را باور می کنند و این می تواند یک فاجعه باشد.




روزنامه «ابتکار» رفع توقیف شد

روزنامه ˈابتکارˈ که شنبه گذشته توقیف شده بود، امروز - سه شنبه- رفع توقیف شد.


محمدعلی وکیلی مدیرمسوول روزنامه ابتکار در گفت‌وگو با ایسنا، با تایید این خبر، اظهار کرد: امروز از سوی دادسرای رسانه با من تماس گرفته شد و خبر لغو توقیف روزنامه «ابتکار» از طریق فکس به ما اعلام شد.


در شماره‌ی پنج‌شنبه‌ی (چهارم اردیبهشت‌ماه) روزنامه‌ی «ابتکار» تیتری در یکی از ستون‌های صفحه‌ی نخست کار شد که در آن به‌جای واژه‌ی جابه‌جایی از برکناری استفاده شد؛ تیتر این ستون «برکناری رییس سازمان زندان‌ها» بود در حالی که رییس سازمان زندان‌ها برکنار نشده، بلکه به سمت دیگری منصوب شده است. همین موضوع موجب شد تا این روزنامه به استناد ماده 6- بند 11 توسط دادسرای رسانه توقیف شود.


روزنامه‌ی ابتکار از فردا انتشار خود را از سر می‌گیرد.

چرا روزنامه ابتکار توقیف شد؟

خبرگزاری ایسنا نوشت: براساس پیگیری‌های خبرنگار ایسنا، روزنامه‌ی «ابتکار» به‌دلیل تیتری که در روز پنج‌شنبه (چهارم اردیبهشت‌ماه) در یکی از ستون‌های صفحه‌ی نخست خود کار کرده بود، از سوی دادسرای رسانه توقیف شده است.


در شماره‌ی پنج‌شنبه‌ی روزنامه‌ی «ابتکار» تیتری در یکی از ستون‌های صفحه‌ی نخست کار شد که در آن به جای واژه‌ی جابه‌جایی از برکناری استفاده شد؛ تیتر این ستون «برکناری رییس سازمان زندان‌ها» بود در حالی که رییس سازمان زندان‌ها برکنار نشده، بلکه به سمت دیگری منصوب شده است.


محمدعلی وکیلی - مدیرمسوول روزنامه‌ی «ابتکار» - صبح فردا در دادسرای رسانه تفهیم اتهام خواهد شد.

تلاش ضدملی برخی مخالفان برای جلوگیری از انصراف مردم از دریافت یارانه

«من چه می خوانم و تنبور چه می نوازد؟» این ضرب المثل ایرانی روایت این روزهای رسانه هایی است که تلاش دولت برای انصراف ثروتمندان از دریافت یارانه را ابزار تضعیف دولتمردان کرده اند.


درحالی که بسیاری از گروه های مردمی به صورت داوطلبانه سعی در تشکیل و تقویت کمپین انصراف از یارانه هستند، جریان مخالف دولت سعی دارد تا با راه اندازی کمپینی در جبهه مقابل با عنوان «بله به دریافت یارانه» و ترویج برخی مطالب مطایبه آمیز و طنز در فضای مجازی از رشد کمپین مردمی انصراف از یارانه جلوگیری کرده و به این وسیله میزان محبوبیت دولت و رئیس جمهوری را تحت تأثیر قرار دهد.


اگرچه بر حسب ظاهر تمام رسانه های کشور و به ویژه صداوسیما در تلاش برای جریان سازی رسانه ای به منظور تشویق افراد متمکن به انصراف از یارانه نقدی تلاش می کنند، اما با تحلیل نشانه شناختی این برنامه ها می توان به گزاره ها و نتایجی دست یافت که پیدا و پنهان در صدد آسیب رساندن به محبوبیت چهره دولتمردان و به ویزه شخص رئیس جمهوری است.


بنا بر نظر صریح رئیس جمهوری، ثبت نام هر شهروند ایرانی برای یارانه، حق مسلم آنان است. بسیاری از رسانه ها هم بر این امر اصرار دارند و تأکید می کنند که با توجه به شرایط موجود، انصاف متعارف آن است که افراد از نظر مالی توانمند و بی نیاز به مبلغ یارانه نقدی از دریافت آن انصراف دهند.با این وجود به نظر می رسد که برخی از رسانه ها از جمله رسانه ملی - در کمال تعجب - ضمن تأکید بر این امر تلاش دارند تا با استفاده از برخی نشانه های رسانه ای این تلاش دولت را تحقیر کرده و ناصواب جلوه دهند.این جریان درصدد است با چنین اقدامات تحریک آمیز و پخش شعارهای نامفهوم، مردم را از «لج دولت به ثبت نام در یارانه» ترغیب کند، از عجیب ترین روش های این ستاد جنگ روانی به شمار می رود.پس از آنکه دولت با وجود تلاش های بسیار زیاد موفق نشد نظر مجلس را برای تعویق فاز دوم فدهمندی - به دلیل شرایط اقتصادی مردم - جلب کند، جریان ضددولتی که البته تمام تلاش خود را برای زمین زدن دولت در حوزه های مختلف به کار گرفته است، اینک با تشکیل شاخه «بلی به یارانه» درصدد است ضربه ی دیگری را متوجه دولت کند تا به زعم خود، محبوبیت رئیس جمهور را تحت الشعاع قرار دهد.


نه به یارانه، آزمون محبوبیت رئیس جمهور؟


این ستاد یا جریان منسجم و ضددولتی «بلی به یارانه» که در راس آن صداوسیما قرار دارد، با تبلیغات تحریک آمیز و پخش مکرر و جهت دار سخنان رئیس جمهور در مورد یارانه، ضمن تلاش برای ثبت شعار «انصراف از یارانه» به نام رئیس جمهور، درصدد است محبوبیت روحانی را برابر با «تعداد انصراف دهندگان از یارانه» معرفی کرده و از این نگرانی و برخی مخالفت های مردم با ایده «نه به یارانه»، نهایت بهره برداری را کرده تا به نتایج دلخواه خود برسد.


این درحالیست که شنیده های خبرنگار «انتخاب» حکایت از آن دارد که تماس های مکرری از سوی نزدیکان و مشاوران رئیس جمهور با ضرغامی، معاونین و حتی خبرنگاران این سازمان و همچنین مسئول برخی رسانه های ضددولت گرفته شده و صراحتاً از آنان خواسته شده از چنین اقدامی جلوگیری کنند و اجازه ندهند منافع ملی و ملت، فدای منافع گروهی برخی جریان های خاص شود!خبرنگار «انتخاب» برای اطمینان از این موضوع با محمدرضا صادق مشاور رسانه ای رئیس جمهور تماس گرفت و او نیز با تایید این خبر گفت: با رئیس، معاونین و حتی خبرنگاران این سازمان تماس گرفته شده و خواستار توجه بیشتر به این موضوع شده ایم.


از جوک های پیامکی تا تبلیغات تحریک آمیز در تلویزیون!


این جریان منسجم ضددولت به جز آنکه نقش برجسته ای در برنامه سازی ها و اخبار خاص رادیو و تلویزیون داشته است، سعی کرده در شبکه های اجتماعی، سایت های خبری، رسانه های مکتوب و.... تبلیغ «بلی به یارانه» را به صورت غیرمستقیم، مطرح کند.البته، طبق نظر رئیس جمهور، ثبت نام هر شهروند ایرانی برای یارانه، حق مسلم آنان است، اما اینکه این جریان درصدد است با چنین اقدامات تحریک آمیز و پخش شعارهای نامفهوم، مردم را از «لج دولت به ثبت نام در یارانه» ترغیب کند، از عجیب ترین روش های این ستاد جنگ روانی به شمار می رود.پخش صدها مدل جوک و شعر و پیامک (SMS) در حمله به رئیس جمهور و شعار «نه به یارانه» که با تیراژ میلیونی میان مردم منتشر شده، تنها بخشی اندک از پروژه جنگ روانی این ستاد علیه دولت است.این حجم انبوه و بی سابقه پیامک نیز این ذهنیت را ایجاد می کند که کمیته ای متشکل از چندین چهره ی فرهنگی برای سرودن شعر و همچنین ساخت جوک در مورد ایده «نه به یارانه» و مسائل مرتبط تشکیل شده است.


این همه تلاش و همت بی وقفه، برای مردم است؟!


این همت و تلاش بی وقفه و مخلصانه این جریان یا ستاد منسجم در شرایطی در حال وقوع است که پروژه ی «هدفمندی یارانه ها» یک پروژه ملی است که هیچ ربطی به هیچ جریان و گروهی ندارد. این پروژه ملی، قرار بود در دولت گذشته انجام شود اما بنا به دلایلی تعویق افتاد و به همراه شرایط وخیم اقتصادی، به دولت یازدهم ارث رسید. با این حال، دولت با خصیصه «قانونگرایی»، خود را موظف به انجام آن می داند، چرا که اجرای صحیح آن را به سود اقتصاد ملی و توسعه پایدار می داند.آفت امروز کشور، جریان گرایی و بی توجهی محض به مصالح نظام است، آنهم مدلی متفاوت که برای زمین زدن یک دولت، منافع ملی و ملت را به خطر می اندازند.اگر این تلاش ها برای مردم و خدمت به کشور بود، ستودنی بود و قابل تقدیر، اما وقتی امکانات و تلاش هایی چنین بی وقفه، تنها برای کوبیدن یک دولت استفاده می شود، مذموم است و قابل سرزنش! آنهم دولتی که مهمترین اشکالش، شرایط اقتصادی وخیمی است که از دولت قبل به ارث برده است!



منبع: روزنامه ابتکار



نقد روزنامه ابتکار به ذوق زدگی رسانه های اصولگرا برای تعطیلی آسمان

روزنامه ابتکار در سرمقاله خود نوشت:


اشتباه روزنامه آسمان غیر قابل توجیه و از یک تیم حرفه ای دور از انتظار بود. ولی ذوق زدگی رسانه‌های اصولگرا بیشتر موجب بهت و حیرت است.این روزنامه طی یک گزارش در یکی از صفحات میانی خود که چندان مورد توجه مخاطب نیست دچار سهو و خطا شده است و پاراگرافی را که می‌بایست حذف کند، نکرده است.حال با بازتاب گسترده به همراه تحلیل و گفت وگو و انتخاب تیترهای حساسیت بر انگیز از طرف رسانه‌های جناح رقیب روبرو شده است. این نشان می‌دهد عده ای در کمین مچ گیری و بهانه گیری هستند. کاری که خلاف اخلاق حرفه ای و دور از جوانمردی است.


آنها با این کار خود هیجان را به جایی می‌رسانند که امکان داوری منصفانه را از جامعه سلب می‌کنند. با ذوق زدگی گاف یک رسانه را به جنجالی نمایشی بدل می‌کنند و بر آن نام توطئه می‌گذارند؛ در پس آن به دنبال دست‌های نامرئی می‌گردند و اراده سیستمی را در آن دخیل می‌پندارند.این بازی سخیف تنها به منظور دو قطبی کردن کاذب جامعه صورت می‌پذیرد. می‌خواهند دل متدینان را خالی کنند. خود را مدافع و پاسدار ارزشها و رقیب را در نقطه مقابل قلمداد نمایند. با این ترفند به دنبال انتقام سیاسی هستند و از این طریق در پی ناکام گذاشتن دولت و مشروعیت زدایی از عملکرد هایش و البته آبرو خریدن برای خود می‌باشند. اما این جماعت گویا نمی‌دانند که کاسبی کردن آبرو در بازار مکاره آبروریزی و حیثیت زدایی از آدمها، گره بر باد زدن و آب در هاون کوبیدن است.