تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

طنز: تحقیق و تفحص مجلس از عید دیدنی های وزیر ارشاد


16 فروردین 1393

ساعت 9:42


صبح داشتم وارد ساختمان پاستور می‌شدم که آقای پژمان‌فر، نماینده مجلس، جلوی ورودی راهم را سد کرد. خیلی عصبانی بود. گفتم: «عید شما مبارک آقای پژمان‌فر. صد سال به این سال‌ها.» پوزخندی زد و گفت: «صد سال سیاه! خدا انشاءا... شر دولت شما رو امسال از سر ما کم کنه. الهی که دولت‌ات به زمین گرم بخوره. الهی که به حق همین روز و همین ساعت از ریاست جمهوریت خیر نبینی. الهی که دولت‌ات برف امسال پاستور رو نبینه. الهی که...» من که اعتدالم به لبم رسیده بود داد زدم: «آی! داداش! یواش برو بهت برسیم. اصلا احوالپرسی به بعضی‌ها نیومده. فرمایش؟ کار دارم باید برم.» او که از صدای بلندم سیلندر و پیستون قاطی کرده بود با رنگ پریده گفت: «این اعتداله؟ این اخلاقه؟ شما که با نماینده مردم اینطور حرف می‌زنی، با مردم عادی چی‌کار می‌کنی؟ واقعا باید تأسف خورد به حال کسانی که شعار نقدپذیری و اعتدال می‌دن، ولی یک نقد دلسوزانه و کوچک بنده رو تحمل نمی‌کنن.» باز از کوره در رفتم و گفتم: «این‌هایی که الان گفتی نقد بود؟!» گفت: «نه پس نفرین بود؟ نقد بود دیگه مرد حسابی. من موظفم به عنوان نماینده مردم نظر اونها راجع به دولت رو به شما بگم.» 


خندیدم و پرسیدم: «جناب نماینده مردم!  کاندیدای شما در انتخابات کی بود و چند درصد رای آورد؟» بادی به غبغب انداخت و مفتخرانه گفت: «به نام خدا؛ دکتر سعید جلیلی که با کسب 11 درصد آرا مقتدرانه جایگاه سوم را به خودش اختصاص داد.11 درصد بیشتره یا 51درصد؟ من دیگه حرفی ندارم!» باز خندیدم و گفتم: «حالا فرمایش؟»


دوتا برگه داد دستم. یکی‌شان برگه تذکر نمایندگان بود. به وزیر ارشاد به خاطر اینکه عید دیدنی رفته منزل آقای خاتمی، تذکر جدی داده‌ بودند.


برگه دوم هم یک برنامه هفتگی بود:


شنبه: جلیلی، کوچک‌زاده، رسایی، حسینیان

یکشنبه: حدادعادل، کریمی قدوسی، آقاتهرانی

دوشنبه: پژمان‌فر، جلیلی، فاطمه آلیا

سه‌شنبه: بذرپاش، رحماندوست، جلیلی

چهارشنبه: جلیلی، زارعی، زاکانی

پنجشنبه: طبیب‌زاده، حسین طلا، جلیلی

جمعه: تجمع مقابل منزل مطهری، تجمع مقابل منزل علی لاریجانی، تجمع مقابل منزل تابش


پرسیدم: «این چیه؟» گفت: «به وزراتون می‌گین دیگه برای دستشویی رفتن هم باید از ما اجازه بگیرن، چه برسه به مهمونی رفتن. برای اینکه فقط نقد نباشه و به دولت کمک هم کرده باشیم، یک برنامه هفتگی دادیم از کسانی که مردم دوست دارن وزرا هر هفته به دیدنشون برن.» باز پرسیدم: «حالا چرا اینقدر جلیلی داره؟» گفت: «جلیلی مهمه، باید ملکه ذهنشون بشه!»


ساعت 13:42 بعدازظهر


از صبح تا حالا شبکه‌های صداوسیما را بالا و پایین کرده‌ام، دریغ از یک شبکه که صحبتی از آزادی گروگان‌ها بکند. به حسام آشنا گفتم: «مرد حسابی تو نماینده دولت در شورای نظارت بر صداوسیمایی. نمی‌خوای یه تذکری بهشون بدی که خبر آزادی رو پخش کنن؟» حسام گفت: «خب دکتر جان، اون کسی باید خبر آزادی رو منتشر کنه، که قبلا به طور مبسوط خبر گروگانگیری رو کار کرده باشه. وقتی کلا گروگانگیری رو به روش نیاورده، یه کاره بگه کی آزاد شده؟!» پرسیدم: «آخه چرا اینها اینطوری‌ان؟» حسام جواب داد: «رویه صداوسیما اینه که گروگانگیری و جنگ و کشتار برای دیگرانه، ایران امن و امانه. البته آقای ضرغامی حسن نیت داره. می‌خواد مردم آزرده خاطر نشن. وگرنه چیزی که زیاده از این جور خبرهاست. حالا شما هم یه جوری می‌گید چرا خبر آزادی رو پخش نمی‌کنه، یکی ندونه گمون می‌کنه دولت کلا تلپ بوده خونه خانواده سربازها جهت تسلای خاطر! یکی باید به خودمون بگه چرا به رومون نمی‌آوردیم.»



وقایع‌نگار 16 فروردین 1393:


1.نصرا... پژمان‌فر نماینده مجلس، دیدار علی جنتی با سیدمحمد خاتمی را محکوم کرد!!


2. سکوت رسانه عزت‌ا... ضرغامی در قبال آزادی گروگان‌ها


...


روزنوشته های رئیس جمهور امیدوار


احسان ابراهیمی - صفحه طنزانه روزنامه قانون - 18فروردین 93