ایسنا - طنز روز- رضا ساکی:
آقای جنتی وزیر محترم ارشاد دیروز صبحانهای میل کردهاند و حرفهایی زدهاند و شهر را به هم ریختهاند. باز شانس آوردیم ایشان را به ناهار به اتاق بازرگانی دعوت نکرده بودند. یعنی اگر آقای جنتی به ناهار دعوت بود و وقت بیشتری برای حرف زدن داشت تا به حال درگیر جنگ داخلی شده بودیم، چون ایشان دقیقا انگشتش را هی بلند میکرد و هی روی نقاط حساس دلواپسان میگذاشت و از ماهواره و پارازیت و فیلترینگ و گروههای فشار میگفت. حتی یک جا انگشت را روی ماجرای فیضیه و لندن هم گذاشت.
خلاصه اینکه آقای جنتی دیروز سر میز صبحانه حرفهایی زدهاند و چیزهایی گفتهاند که اگر بشود سوییس که سوییس است و کویت که کویت است باید بروند لُنگ بیندازند. اما وزیر ارشاد در بخشی از سخنانشان اشتباه بزرگی کردهاند. آقای جنتی برای اینکه بگویند فیلترینگ و پارازیت تاثیری در استفاده نکردن مردم از ماهواره و اینترنت ندارد گفتهاند: «در حال حاضر آمریکاییها مشغول نصب 14 ماهواره در ارتفاع پایینتر از 1000 کیلومتر هستند. بعد از آن شما راحت میتوانید با موبایلهایتان شبکههای ماهوارهیی را در کوچه و خیابان ببینید.»
اما اشتباه بزرگ آقای جنتی این است که حواسش نیست وقتی که آن 14 ماهواره زیر 1000 متر به راه افتاد آن وقت دیگر همراه داشتن موبایل به جز مدل یازدهدوصفر ممنوع خواهد بود. اشتباه بزرگ آقای جنتی این است که فکر میکند ایدهها برای محدود کردن تمام شده است در حالیکه همیشه راهی برای دلواپسی هست. یعنی چند سال بعد:
روز، خارجی، میدان ونک
- خواهرم موبایلت را ببینم.
- من موبایل ندارم برادرم. حتی یازدهدوصفر.
- آفرین بر تو خواهرم. آفرین. این شاخه گل تقدیم به تو.
***
- هوی بچه.
- بله قربان.
- این چیه؟ با کی حرف میزنی؟
- به خدا خواهرمه.
- پس چرا حجاب نداره.
- عرض کردم خواهرمه. شما چرا نگاه میکنی؟
- حالا راه میافتی با موبایل هوشمند از اینترنت بیسیم زیر ماهوارههای زیر 1000 متری امریکایی استفاده میکنی با دختر مردم تو خیابان چت میکنی؟
- دختر مردم نیست قربان، دختر بابامه.
- دختر باباته؟
- یعنی خواهرمه.
- پس چرا حجاب نداره؟
***
- برادرم.
- بله برادر.
- برادر شب شده است و موبایل شما چراغ قوه دارد.
- بله برادر.
- پس خاموشش کن تا خاموشت نکردهام.
- مگر قدغن است؟
- مگر نمیشود با چراغقوه مزاحم نوامیس شد؟
- چرا متأسفانه.
- پس خاموشش کن.
-
باقی بقایتان!
رضا ساکی در بخش طنز ایسنا نوشت:
گفتوگوی اختصاصی با یک دلواپس:
- سلام. خودتان را معرفی کنید.
- یک دلواپس.
- اسم و فامیل منظورم بود.
- چه فرقی میکند، بنویس دلواپس دلواپسی.
- شغلتان چیست؟- الان بیشتر دلواپسی.
- یعنی دلواپسی شغلتان است؟
- شما کر هستید؟
- نه.
- پس چرا حرفهای من را تکرار میکنید؟
- آخر مگر دلواپسی شغل است؟
- بله، در شرایط کنونی یکی از شغلهای حساس است که میتواند درآمدزا هم باشد.
- چه میکنید؟ یعنی در شغل دلواپسی چه میکنید؟ چه خدماتی به مردم ارایه میدهید؟
- مهمترین خدمتمان ایجاد استرس در جامعه و ایجاد شک نسبت به عملکرد دولت و فراهم کردن زمینه سکته است.
- قبلا هم دلواپس میشدید؟
- دلواپس نه اما نگران میشدیم.
- یعنی چشم بر روی کارهای آن دولت میبستید؟
- ببینید ما خودمان دلواپس نمیشویم، یعنی تا بخشنامهاش نیاید، عادی هستیم.
- یعنی دستور میگیرید برای دلواپسی؟
- معمولا با پیامک اطلاع داده میشود، بعد مثلا فلان نمایندگان ما در فلانجا دلواپس میشوند یا فلان تیتر دلواپسانه زده میشود.
- حرکت بعدی شما بعد از دلواپسی چیست؟
- ببینید دلواپسی یک هشدار نرم بود. مرحله بعدی دیگر نرمش نداریم.
- چه باید کرد تا کار به مرحله بعدی نکشد؟
- راستش ما مراحل قبلی را سیو کردهایم. مگر این که دوباره از سر بازی کنیم.
- بله؟
- بله!
باقی بقایتان
- زیان یک میلیون تومانی هدفمندی برای هر خانوار شهری!
زمانی بود که اگر میگفتی دولت وقت دست توی جیب مردم کرده است، به هزار و یک جرم متهم میشدی. حالا که گفتنش جرم نیست، دیگر چه فایده که آدم بگوید. ها؟ لذت گفتنش در ممنوعیتش بود!
- حمید پورآذری که از دیماه 90 در تئاتر ممنوعالکار بوده است، بعد از گذشت دو سال میگوید هرگز نفهمیده چرا ممنوعالکار شده است؟!
لذت زندگی به همین ندانستنهاست. آدم اگر برخی از چیزها را بداند، ممکن است خودکشی کند، چون ممکن است بپرسید چرا ممنوعالکار شدم و آنها هم بگویند خودمان هم نمیدانیم. اینطوری پوچی آدمی را فرامیگیرد. پس همان بهتر که نفهمی و ندانی و نپرسی.
- فرماندار همدان: تکدیگری نمود غیرواقعی فقر در جامعه است!
اما نمودش خیلی زیاد است جناب فرماندار، قبول دارید؟
- وزیر ارشاد در گفتوگو با شبکه «الجزیره» انگلیسی: 4 میلیون ایرانی عضو «فیسبوک» هستند!
نه جدی معلوم است نه از کارت زرد هراس داری نه از کارت قرمز نه حتا از کمردرد ناشی از تیتر!
- تأکید کارشناسان حقوقی: برگزاری «دادگاه علنی» همیشه هم مفید نیست!
البته همیشه هم بد نیست!
- احمد دنیامالی: آقایان در دولت قبل زورشان نرسید وگرنه میخواستند مرا زندانی کنند. اتفاقا همان موقع به وزیر گفتم که یک زندان در محوطه وزارت ورزش درست کن تا هر رییس فدراسیونی را که دوست نداشتی در آن زندانی کنی.
انصافا پیشنهاد خوبی به آنها داده بودید. محوطه وزارت ورزش از اوین بهتر است! نیست؟
یک عضو کمیسیون فرهنگی شورای شهر تهران در سیوهشتمین جلسه شورا در تذکری در خصوص لغو برنامهای در برج میلاد گفت: وزارت ارشاد باید پای مجوز و مُهری که زده است بایستد. عبدالحسین مختاباد با اشاره به لغو برنامه شب چله چلچراغ در برج میلاد تهران که از قبل مجوز آن صادر شده بود گفت: اینکه برنامهای که مجوز گرفته است پنج دقیقه قبل از اجرا کنسل شود، کار نادرستی است.
باید بدانیم در این روزگار غدار مُهر بالای مُهر زیاد است و برخی مُهرها هستند که هم پررنگترند و هم بزرگتر. به طوری که اگر برگهای مُهر وزارت ارشاد و پلیس داشته باشد و آن مُهر پررنگتر و بزرگتر را روی مُهر ارشاد و پلیس بکوبند، از مُهرهای دیگر اثری باقی نمیماند!
باقی بقایتان!
رضا ساکی
شرکت صهیونیستی گوگل که متاسفانه بزرگترین موتور جستوجوی اینترنتی جهان است در گزارشی درباره بیشترین کلماتی که ایرانیها جستوجو کردهاند سیاهنمایی کرده و کلماتی را منتشر کرده است که از بیان آنها عاجزیم.
اما همانطور که گفتیم این گزارش گزارشی مغرضانه بوده است و اگر دوست دارید بدانید که ایرانیها دقیقا در سال ۲۰۱۳ چه چیزی در گوگل جستوجو کردهاند، باید گزارش مرکز تحقیقاتوپژوهش ملی را مطالعه کنید. در این گزارش آمده است. ده کلمهای که ایرانیها بیشتر در اینترنت جستوجو کردهاند عبارتند از: علم، پژوهش، فناوری، نانو، هستهای، فضاپیما، تکنولوژی، آینده، سلول و بنیادی. در بخش تصویر هم بیشترین کلمات و جملات اینطوری بودهاند: تصویر دختر فضانورد، تصویر دخترقدبلند دانشمند، تصویر زن مدیر نمونه، تصویر پایگاه بینالمللی فضا، دانلود فضاپیمایی دختران، دانلود سخنرانی دختران در دانشگاه، دانلود سخنرانیهای دانشگاه کمبریج، دانلود علم، دانلود فرمولهای ریاضی و دانلود مستند زندگی پنگوئنها!
***
رییسجمهور: زیرزمینی شدن نقد به نفع جامعه نیست!والا زیرزمینی شدن هیچ چیزی به نفع جامعه نیست چون چیزی که در زیرزمین بماند عاقبتش عاقبت خوبی نیست. من خودم وقتی بچه بودم هر وقت به زیرزمین خانه سرک می کشیدم پدرم شاکی میشد که بچه توی زیرزمین چه میکنی؟ یادم هست آن روزها کمانچه میزدم و هر وقت توی زیرزمین کمانچه میزدم پدرم میآمد میگفت پسر چرا توی زیرزمین ساز میزنی، جایی ساز بزن که دیگران هم بشنوند. زیرزمین جای ساز زدن نیست اینطور ساز زدن عاقبت ندارد. پدرم راست میگفت چون برخی از دوستانم که تا آخر در زیرزمین ساز زدند کارشان از ساز عرفی به ساز غیرعرفی کشیده شد به طوری که دیگر صدای سازشان درنمیآمد بلکه بوی سازشان به مشام میرسید.
***
خبردار شدیم آیتالله جنتی را غافلگیرانه به مراسم اختتامیه جشنواره عمار دعوت کردهاند تا سخنرانی کنند و ایشان هم در میان صحبتها دیالوگی از فیلم «توبه نصوح» ساخته محسن مخملباف را به عنوان دیالوگی مطرح کردهاند که سالها در ذهن داشتهاند. حالا فکر کنید که اگر کسی دیگر در مراسمی دیگر این دیالوگ را بر زبان جاری میکرد، دیگران چه قشقرقی راه میانداختند. فکر کردید؟
***
حسین علیزاده: حل مسائل موسیقی، راحتتر از حل مسائل هستهای است! اتفاقا خیلی از مسائل هست که حل آنها از هستهای سختتر است، یکی همین موسیقی. حل مسائل موسیقی سختتر از هستهای است چون برای حل هستهای ما باید با دیگران حرف بزنیم و آن را حل کنیم ولی برای حل کردن مسائل موسیقی باید با خودمان حرف بزنیم و حرف زدن درباره موسیقی با خودمان خیلی سخت است. اصلا هر کاری که نیاز به گفتوگوی داخلی دارد کار صعبی است.
باقی بقایتان!
رضا ساکی
متأسفانه دولت روحانی در پوشش تدبیر و امید و با شعارهای قشنگ و حرفهای احساسی دارد دستیدستی کشور را به ورطه وابستگی به غرب میافکند و با این کار دستاوردهای گذشته را پایمال میکند. نمونهاش تصمیم جدید دولت به ظاهر مدبر در وارد کردن بنزین از خارج است، آن هم در حالی که کشور عزیزمان در تولید بنزین خودکفا شده است و الآن علاوه بر پالایشگاهها برخی دختران در آشپزخانه خانهها هم بنزین تولید میکنند. اما دولت به ظاهر امید، با سیاهنمایی علیه بنزین تولیدشده در داخل کشور سعی میکند آن را بیکیفیت معرفی کند و عامل اصلی آلودگی هوای کلانشهرها بداند. متأسفانه خبرگزاری ایسنا هم با انتشار عکسی از فراز توچال سعی در نگران کردن مردم تهران و همراهی با شبکههای معاند دارد.
این اقدامات در حالی صورت میگیرد که مردم حاضرند بنزین بیکیفیت تولید داخل را مصرف کنند و هزار درد و مرض بگیرند، اما زیر بیرق اجنبی نروند. آنهایی که عکس تهران را از فراز توچال منتشر میکنند، بدانند که مردم هوای آلوده وطن را به هوای پاک اروپا ترجیح میدهند و حتا لحظهای فکر خروج از کشور به ذهنشان نمیرسد.
دولت آقای روحانی هم که این روزها شمشیر را از رو بسته است و دوستداران وطن را تندرو معرفی میکند و فعالان اقتصادی وطنپرست را مفسد مینامد، بداند که نمیتواند هر کاری که میخواهد بکند و بنزین از خارج وارد کند. این دولت اگر به حال خود رها بشود، حتما میخواهد مسؤولین گذشته را به جرم تولید و استفاده از بنزین ساخت پالایشگاهها و بیمار کردن مردم به دادگاه فرمایشی بکشد. اما روحانی بداند این مردم همچنان در جبهه پایداری خواهند ماند و رایحه خوش خدماترسانی را فراموش نخواهند کرد. انشاءالله مردم بهزودی و در انتخابات مجلس آینده باز هم به بنزین پالایشگاهی رأی خواهند داد و برای چند سال عمر بیشتر، خفت دستبوسی استکبار را تحمل نخواهند کرد. زنده باد بنزین وطن!
باقی بقایتان!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رضا ساکی
راستش از دیشب دارم برای سلامتی آقای احمدی نژاد دعا می کنم و دائم می گویم خدا خیرت بدهد مرد با آن کار هایی که می کردی! از دیروز که خبر استعفای نمایندگان را خواندم، با خودم گفتم اگر آقای روحانی نخواهد از احمدی نژاد چیز بیاموزد، کلاهش پس معرکه مجلس است. به نظرم الآن وقت آن است که آقای روحانی دست کم یک جلسه با احمدی نژاد بگذارد و از تجربیات ارزشمندش درباره چگونه رفتار کردن با مجلس، بویژه مجلس نهم، استفاده کند. آقای روحانی اگر ذره ای به روش آقای احمدی نژاد توجه می کرد، درمی یافت که نباید بودجه را سر وقت قانونی به مجلس بدهد. اگر روحانی مثل احمدی نژاد هفته ها صبر می کرد و بودجه را با تأخیر و در یک دفتر چهل برگ به مجلس می داد، این طوری نمایندگان محترم به فکر استعفا کردن نمی افتادند!
آقای روحانی باید بپذیرد آقای احمدی نژاد در برخی مسائل استاد کامل هستند و همه باید شاگردی ایشان را بکنند. مثلا الآن ممکن است آقای روحانی خیلی از دست نمایندگان ناراحت باشند یا هول کرده باشند و ذهن شان درگیر مخالفت های مجلس باشد، ولی اگر دیگران در شرایط آقای روحانی بودند، لابد می گفتند بگذارید آن قدر استعفا بکنند تا استعفادان شان بترکد!
به هر حال الآن دو پرونده در مجلس هست که خیلی مهم است؛ یکی پرونده کارت های هدیه سازمان تأمین اجتماعی و دیگری همین بودجه. پس بهتر است به جای این که صدای کارت های هدیه بیرون بیاید، صدای استقلال و غیرت و شجاعت و جسارت نمایندگان از مجلس به گوش برسد.
راستی می دانید برخی پرداخت هایی که به صورت کارت هدیه برای کمک به مردم محروم به نمایندگان داده شده، کدگذاری شده اند؟ آیا شما هم حدس می زنید یک نسخه کدگذاری نشده آن لیست یک جایی باشد؟ می دانید کجا؟ می دانید چه کسی ممکن نسخه کدگذاری شده را داشته باشد؟ آیا شما هم به همان چیزی فکر می کنید که من فکر می کنم؟
باقی بقای تان!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)
طنز روز - رضا ساکی
باقی بقایتان!
منبع: ایسنا - طنز روز
رضا ساکی
قبل از اینکه آموزش را شروع کنم، ابتدا چند سؤال مطرح میکنم و بعد پاسخ میدهم تا با فضای تئوریک صیانت هم آشنا بشوید!
پرسش یک: چه وقت باید به طور عملی از منافع ملی صیانت کنیم؟
پاسخ: وقتی که متوجه شدید ملت و دولت و مجلس و شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت و مجلس خبرگان دارند منافع ملی را به خطر میاندازند، شما باید به عنوان عقل کل وارد عرصه و صحنه بشوید!
پرسش دو: آیا صیانت از منافع ملی زمانمند و دولتمند و رییسجمهورمند است؟
پاسخ: قاعدتا نباید باشد، ولی هست!
پرسش سه: برای صیانت از منافع ملی چند نفر لازم است؟
پاسخ: دیده شده است با 30 - 40 نفر هم از منافع ملی صیانت کردهاند.
حالا روش صیانت از منافع ملی را آموزش میدهم.
ادامه مطلب
الآن خانه هست روبهروی کلانتری که سه تا دیش دارد. یکی برای یوتلست، یکی برای هاتبرد با سه الامبی قیچی، یکی هم برای یاست!
رضا ساکی
اوایل دههی هفتاد وقتی تازه پای ماهواره به خانههای تهران باز شده بود ما هم یک دیش بزرگ آلومینیومی روی پشتبام گذاشته بودیم. دقیقا سال ۷۳ بود. دیشهای آن موقع خیلی بزرگ بودند و به قول نصابهای آن دوره فقط آسیا و تُرک را میگرفتند. آن روزها مردم در شهرستانها میگفتند تهرانیها یک چیزی دارند که با آن کانالهای خارجی را نگاه میکنند. ما هم که تازه از شهرستان به تهران آمده بودیم، برای اینکه بگوییم تهرانی هستیم، ماهواره کار گذاشته بودیم. آن روزها خانهمان پر بود از مهمانهایی که از خرمآباد برای دیدن ماهواره به تهران میآمدند. ماهوارهی آن دوران چیز زیادی برای دیدن نداشت، چون یا چینی و ژاپنی بود، یا ترکی و هندی، ولی جذابیت داشت. اصلا همین که امواج به طور غیرقانونی دریافت میشدند، لذت و هیجان داشت.
خلاصه، آن موقع هر کس به پدرم میگفت، نمیترسی بیایند ماهواره را جمع کنند، با این پاسخ مواجه میشد که: من را ببرند، تو را ببرند، او را ببرند، همه را که نمیتوانند ببرند. بعد هم بهزودی یک آنتن جدید قد کف دست میآید که روی پردهی خانه نصب میشود و همهی کانالها را میگیرد! آن وقت چه؟ این هم مثل ویدئو بالأخره معمولی میشود.
این آنتن جدید که روی پرده نصب میشود، شایعه داغ آن دوران بود. خیلیها حتا میگفتند از این نوع دریافتکننده امواج ماهواره دارند یا میگفتند هست، ولی چون خیلی گران است، نخریدهاند. خلاصه کمکم دیشها کوچک و کوچکتر شدند و مردم بیشتر وسایل دریافت امواج ماهوارهیی خریدند، به طوری که الآن طبق برخی آمار، در تهران بیش از ۶۰ درصد مردم ماهواره دارند! البته چیزی که روی پرده نصب بشود، هنوز هم نیست، ولی دیشهای گردان و دیشهای کوچک اچدی کمکم دارد جایگزین نسل قدیمی دیشها میشود. بهتازگی فرمانده مرزبانی ناجا گفته است: «کشفیات تجهیزات دریافت از ماهواره، 99 درصد افزایش یافته است.» یعنی اگر این همه دیشوفیش روی پشتبام خانهی مردم است، از محل آن یک درصد که کشف نمیشود، تأمین میشود، وای به آن روزی که یک درصد بشود دو درصد!
البته خودمانیم، حالا مشکل دیگر مشکل ماهواره نیست. الآن مسؤولین هم خودشان ماهوارهی اچدی دارند و علاوه بر ماهوراه، اینترنت هم هست و علاوه بر آن، فیسبوک هم هست و جامعه الآن از مرحله ماهواره گذشته و به مرحله فیسبوک رسیده است. الآن خانه هست روبهروی کلانتری که سه تا دیش دارد. یکی برای یوتلست، یکی برای هاتبرد با سه الامبی قیچی، یکی هم برای یاست!
اصلا هر وقت مردم از مرحلهی «به کسی نگو ماهواره داریم» گذشتند و وارد فاز علنی ماهواره داشتن شدند، یعنی محقق شدن حرف پدرم که میگفت: این هم مثل ویدئو، بالأخره معمولی میشود.
باقی بقایتان!
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) - طنز روز
رضا ساکی در مطلب طنز روزخبرگزاری ایسنا نوشت:
برخی از مردم فکر میکنند صداوسیما از شبکههای ماهوارهیی تقلید میکند. مثلا تا آنها «تختِگاز» را دوبله میکنند، صداوسیما هم آن را دوبله میکند. یا اگر آنها «بفرمایید شام» میسازند، اینجا هم «شام ایرانی» میسازند. یا اگر آنها «اتاق خبر» دارند، صداوسیما هم یک چیزی مثل آن درست میکند! یا اگر آنها آکادمی چیز... چیز میسازند، صداوسیما هم «آکادمی موسیقی ایرانی» میسازد. البته شما بهتر از من میدانید که این کارهایی که صداوسیما میکند، تقلید نیست؛ بلکه رقابت است. شبکههای ماهوارهیی هم خیلی از روی دست برنامههای صداوسیما تقلید میکنند، مثلا برنامههای... حالا اسم برنامهها یادم نیست، ولی صدها بلکه هزاران برنامهی صداوسیما در آن طرف آبها کپی شده است و میشود!
حتما میدانید شبکه سوم اعلام کرده است که میخواهد «آکادمی موسیقی ایرانی» بسازد و استعدادهای موسیقی را شناسایی کند و اگر کسی خواست امتحان آواز بدهد، آوارهی ترکیه و انگلیس نشود و همینجا توی مملکت خودش امتحان بدهد و خیالش راحت باشد که در امنیت است و گشت ارشاد هم بیرون سالن حضور دارد! حرکت، حرکت خوبی است، ولی یک پرسش مطرح است و آن پرسش این است که آیا سازمان قصد دارد در آینده و در برنامهی «آکادمی موسیقی ایرانی» ساز هم نشان بدهد؟ چون بالأخره بخش مهمی از موسیقی ساز است! یعنی آیا ما ارکستر را در این برنامه میبینیم یا فقط صدای ارکستر را میشنویم؟ من که بعید میدانم صداوسیما بخواهد از غرب و جهان غرب و فرهنگ غرب تقلید کند و تصویر ساز را نشان بدهد! در صداوسیما فقط میشود خواند و ساز و ارکستر را نمیتوان نشان داد، مگر در موارد محدودی چون نزدیک انتخابات و یا اعلام خبرهای خوش هستهیی! برای حرفی که میزنم، سند هم دارم، در رادیو جوان برنامهای تولید میشود با عنوان «صدا آزاد» که برنامهای است در زمینه کشف استعدادهای موسیقی، البته استعدادهای صدایی نه سازی، چون همانطور که از عنوان برنامه پیداست، فقط صدا آزاد است؛ نه ساز! تازه اگر همین رقابت با آن طرف آب نبود، بعید بود همین صدا هم آزاد بشود!