تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

طنز: همه چی - کمی - آرومه!

روزنامه ایران در ستون مکاشفه خود نوشت: دیروز هم روز پر خبری بود. همایش مقابله با فساد پر بود از خبر و ارقام درشت. ما برخی از این اعداد را که می شنویم دود از کله مان بر می خیزد.

یعنی هی این صفرها را می شماریم و با صفرهای دارایی خودمان مقایسه می کنیم و این سؤال در ذهن مان کلید می خورد که دوستان این همه صفر را می خواهند چه کار کنند؟ این را که تا هفت پشت شان هم بخورند تمام نمی شود.


دیروز جناب ربیعی وزیر محترم تعاون، کار و رفاه اجتماعی فرمودند: «در سال های گذشته خانه 106 میلیارد تومانی از اموال وزارتخانه را 30 میلیارد تومان فروختند.» 

عموجان دلواپس ما فوراً نعره زدند که: «بفرما! ببین بیخود شلوغش می کنید. همچین برای صفرها مرثیه سرایی کردی که گمان بردیم کل بیت المال به یغما رفته است.»

خب چه عرض کنیم. بس که در این سال ها صفر روی صفر بلند شده دیگر عموجان میلیارد را ریز می بینند. فرمایش وزیر نفت را چه می گویید که خبر داده اند: «کاری که بابک زنجانی انجام داد از نوادر روزگار است. 7000 میلیارد تومان از پول کشور خورده شد.» 

به هر حال اینکه چرا در یک دوره این همه تخلف مالی گسترده با صفرهای پرشمار از هر سو رخ می نماید، تقصیر ما نیست. دولت محبوب دوستان دلواپس و مدعی درجه اول مقابله با فساد باید درباره علت العلل این بخش از کارنامه خودش سخن بگوید.

عموجان بحث را عوض کردند: «خب که چی؟ حالا لابد می خواهید گرانی نان و گوجه فرنگی را گردن منتقدان و مخالفان و دلواپسان بیندازید. تعارف نکنید، یک لقبی هم به ما عنایت کنید. صفرهای بابک زنجانی را چماق کرده اید تا همه خفه خان بگیریم!»

عجب داستانی است. اصلاً ما دیگر اسم بابک زنجانی را نمی آوریم تا آرامش روحی شما خدشه دار نشود. به هر حال امروز مثل زمان گذشته نیست که دولت کل یوم گرانی و تورم و مشکلات اقتصادی را منکر شود و اوضاع را گل و بلبل نمودار کند.

به قول جناب نوبخت اظهارنمی کنیم «همه چیز آروم است و ما چقدر خوشبختیم» و اینکه «مانند آدم کوچولوی سریال گالیور هم ادعا کنیم که شکست نمی خوریم». عموجان با خشم و غضب فریاد زدند: «آقای نوبخت با کی بودند؟ به کی گفتند گالیور؟». والله بالله و تالله با ما بودند، ما را گفتند عموجان. شما به دل نگیرید...

روزنامه ایران:برنامه های ضد دولت،بیرون از صداوسیما ساخته می شود

روزنامه ایران نوشت: برنامه‌هایی با عناوین «بیست و سی»، «صرفاً جهت اطلاع»، «خبر 20» و... ساختارهایی شبه خبری دارند که به برنامه سازان میدان می‌دهد تا نظرات شخصی و مقاصد جناحی و سیاسی خود را در ذیل بریده خبر‌هایی ناقص که به‌صورت گزیده و هدفمند از میان اظهارات مسئولان دولتی و رویدادهای روزانتخاب شده است، به‌صورت خطابه‌های سیاسی، انتقادات دلسوزانه!، حرف‌های مردمی و... مطرح کنند تا به مخاطب القا شود که دولت برای کاهش تورم و بهبود معیشت کاری نکرده است، برنامه‌های دولت برای کاهش آلایندگی هوا ناکارآمد بوده، مذاکرات هسته‌ای جز سازش و تسلیم نتایجی نداشته و خلاصه در افق پیش رویی که دولت به سمت آن در حال حرکت است جز سیاهی، رنگ دیگری نیست.

اما منبع الهام یا به عبارت بهتر «خوراک گیری» این برنامه‌های شبه خبری چه بسا جاهای دیگری خارج از صدا و سیماست و از این رو به نظر می‌رسد که لایه‌ای متمایز و مشخص با اهداف و سنخیت‌های خاص سیاسی بدون اینکه در ساختارکلی صدا و سیما تنیده باشند، با مأموریتی متمایز، بسته‌های محتوایی این برنامه‌های شبه خبری را تهیه می‌کنند و با عناوینی که ذکر آن رفت، پیش روی مخاطب قرار می‌دهند. برای یافتن منابع خوراک‌گیری این برنامه‌ها تلاش زیادی لازم نیست. با یک تقدم زمانی 4 تا 12 ساعته همان محتوایی که در بیست و سی، صرفاً جهت اطلاع و... ارائه می‌شود در برخی سایت‌های خبری قابل رؤیت است.

گویی که از یک دستور سازمانی تبعیت می‌شود که هر آنچه این سایت‌ها گفتند مورد تأیید ما است و همان‌ها را در مختصات فراگیر صدا و سیما باز نشر دهید! این نوع رابطه، در ابعاد صدا و سیما که رسانه رسمی و به زعم مدیران آن ملی است، رابطه‌ای تقلیل گراست چراکه تفاسیر و روایت‌های غیر رسمی رسانه‌های غیر رسمی و تابلودار سیاسی را در موضع یک رسانه رسمی که باید ملی باشد و «صدا» و «سیما»ی جمهوری اسلامی ایران را منعکس کند، می‌نشاند.


پیامد این رویه دیگر نیاز به هشدار و پیش‌بینی ندارد، چرا که این رویکرد اکنون چنان به وجهه صدا و سیما آسیب زده است، که امروز باور ملی بودن این رسانه و تمام‌گرایی و بی‌طرفی آن، آنقدر سخت شده که فقط به یک شعار از سوی مسئولان آن تقلیل یافته است. از سویی، کاهش اقبال مخاطبان که در گرایش گسترده و روزافزون آنان به شبکه‌های ماهواره‌ای نمود یافته است و مسئولان صدا و سیما نیز بر آن اشاره و تأکید دارند.



کاسبی سیاسی صدا و سیما به بهانه غزه

روزنامه ایران در مقاله ای به قلم حسن وزینی از رفتار برنامه 20:30 در متهم کردن رسانه ای مستقل به بی توجهی به فاجعه غزه انتقاد کرد و آن را کاسبی سیاسی در بازی مرگ و زندگی ساکنان غزه لقب داد. متن این نوشته از این قرار است:

 برخی محافل رسانه ای در حرکتی همسو با کانون های تندرو حزبی، روز بعد از محتمل ترین شب مبارک قدر، بداخلاقی تازه ای را به ثبت رساندند.

ماجرا از این قرار است که در گرماگرم حملات ددمنشانه ارتش صهیونیستی به مردم مظلوم غزه، این محافل فرصت را مغتنم شمرده و خام دستانه دروغی را ساخته و پرداخته کردند که «ایها الناس رسانه های اصلاح طلب و اعتدالگرا در صفحات خویش، فاجعه غزه را بایکوت کرده اند.» این ادعای واهی و شگفت در حالی به صورت سازمان یافته روی خروجی این شبکه های تبلیغی قرار می گرفت که همه رسانه های ایرانی، یکپارچه از نخستین ساعات شلیک های مرگبار صهیونیست ها، غزه را در کانون مطالب خویش برگزیده و با بهره گیری از عنصر تصویر و خبر برای نشان دادن عمق این جنایت تلاش ورزیدند.

برای پی بردن به واقعیت ماجرا و روشن شدن ابعاد این ادعای مضحک، کافی است به آرشیو هفتگی روزنامه ها رجوع شود. در مرور عملکرد هفت روزه رسانه های تهران مشخص می شود که حتی حوادث مهمی مانند مذاکرات حساس هسته ای وین، جام جهانی فوتبال و نتایج غرورانگیز تیم والیبال نیز باعث نشده وقایع غزه از نگاه تحریریه ها و اصحاب رسانه ایران مغفول بماند.

این اقبال به تحولات تازه فلسطین از سوی رسانه های وطنی، بی تمنا و بی نیاز از توصیه های تشکیلاتی صورت گرفت. در واقع کسانی که غزه و مظلومیت آن را در تصاویر و تیترهای خویش به نمایش گذاشتند نه مانند اصحاب برنامه ساعت 20/30 آن را به رخ کشیدند و نه مانند برخی جناح های سیاسی در فکر دوختن کلاهی از این نمد بودند. براستی آیا رفتاری قبیح تر از این می توان سراغ داشت که در بازی مرگ و زندگی ساکنان مظلوم غزه، عده ای در این سو، بساط سودجویی سیاسی و تبلیغی از این واقعه بگسترانند و در پی این شگرد بروند که حریفان وطنی خویش را با حربه بی مهری به فلسطین هدف قرار دهند.

به نظر می رسد یک جریان سیاسی زخم خورده از انتخابات 24 خرداد در حرکتی آشکار بر آن شده تا در آستانه روز جهانی قدس با ایراد اتهام هایی، خاطره یک نزاع بی اساس بر سر شعار خودساخته ای به نام «نه غزه و نه لبنان» را زنده کند؛ شعاری نامعقول و مشکوک که قریب 5 سال به صورت یک حربه سیاسی برای کوبیدن یک جریان سیاسی از سوی فرصت طلبان استفاده شد.

متأسفانه منافع کوتاه مدت سیاسی حاصل از تخریب رقیب برای این محافل چنان وسوسه انگیز است که حاضر شده اند بدیهی ترین اصول اخلاقی و ارزشی را زیرپا بگذارند و از هر وسیله ای برای هدف خود توجیه بسازند. از حوادث ناگوار سال 88 تا تحریم های تلخ بین المللی هریک وقایعی بودند که با وجود تحمیل هزینه های سنگین برای کشور و نظام از سوی این محافل به دیده فرصت نگریسته شدند و هر بار این گروه ها به نحوی کوشیدند نان مقصود خویش را در تنور تحریم یا... به چنگ آورند. این در حالی است که دود این وقایع همواره در چشم مردم نشسته و آنچه در این کشمکش بر سر منفعت های حزبی قربانی شده، منافع ملی بوده است. بی جهت نیست که علی لاریجانی، رئیس مجلس که از چهره های باسابقه اصولگرای کشور به شمار می آید، چند سال پیش از عبارتی به نام «کاسبان فتنه» سخن گفت یعنی کسانی که حوادث تلخ سال 88 را دستمایه ای برای رسیدن به منافع و مطامع خویش ساختند و راه هرگونه آشتی و اصلاح اوضاع سیاسی کشور را مسدود ساختند. سال گذشته حسن روحانی رئیس جمهوری نیز از چهره کاسبانی پرده برداشت که زیر سایه تحریم های ظالمانه غرب، ناجوانمردانه برای تحصیل منافع خود، فراوان جد و جهد کردند و از طریق رانت خواری، سودهای هنگفت و بادآورده ای را نصیب خود ساختند حال آنکه طبق گزارش مراجع مسئول، هزینه گرانی ها و رانت خواری آنها از جیب مردم یا خزانه کشور پرداخت شد.


اینک در آستانه روز جهانی قدس و در اوج حوادث دردناک فلسطین، متأسفانه «اختلاف و شکاف افکنی میان گروه های سیاسی کشور» گویا در دستور کار برخی محافل قرار گرفته است. این محافل در خوش بینانه ترین حالت، جریانی هستند که با عینک بدبینی هر موضوعی را با همان حالت تیره می نگرند. با بدگمانی درباره دیگران به قضاوت های شتاب آلود می نشینند. جریانی هستند که خود را پشت شعارهای مقدس و ارزشی انقلاب پنهان می کنند. گریبان این محافل فرصت طلب در چنگ این سؤال گرفتار است که براستی آیا منافع زودگذر و دلخوشی های کوبیدن رقیب، این ارزش را دارد که مسأله فلسطین و روز قدس را تحت الشعاع این بازی های مضحک قرار دهیم در روزی که افکار عمومی جهان متأثر از جنایت های اسرائیل برای یافتن راه های امداد و نجات فلسطین تقلا می کند، سزاوار است که در ایران برخی رسانه ها، اهداف خویش را فقط کوبیدن رسانه های حریف قرار دهند.


استقبال رسانه های خارجی از خبرسازی مجعول این جریان داخلی نشان می دهد که تیر کاملاً به هدف خورده است هرچند تیرانداز فقط به منافع باندی و جریانی خود فکر می کرده نه منافع صهیونیستها.



وزیر ارشاد: دیدار روحانی و شجریان جنجال رسانه‌ای بود

علی جنتی در نشست دیروز خود با رئیس هیات مدیره موسسه فرهنگی - مطبوعاتی ایران و مدیر عامل ایرنا ، مدیر عامل موسسه ایران ، مدیران و سردبیران و دبیران آن ضمن ابراز خرسندی از فعالیت ها و تلاش های این روزنامه گفت: بنده از دهه 70 در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیزحضور دائمی ام در شورای معاونان این وزارتخانه، در جریان آغاز کار موسسه ایران بوده ام. روزهایی که دکتر وردی نژاد تمام وقت و زمانش را صرف راه اندازی این روزنامه می کرد و ما خوشحال از آن بودیم که روزنامه ای با نام ایران منتشر خواهد شد.


به گزارش شبکه ایران، وی افزود: در آن زمان سیاست هایی که تدوین شد روزنامه را صاحب وزانت کرد و باعث شد این رسانه جایگاه خوبی در سطح جامعه پیدا کند. جنتی اظهار کرد: متاسفانه در دوره های اخیر بخصوص در سه چهار سال گذشته، با انتصاب هایی که در روزنامه ایران صورت گرفت و مسائلی که بعد از آن بوجود آمد سبب شد این روزنامه وزین بودن خود را از دست بدهد. با موضع گیری های نابه جا،سخیف و ناصحیح این دوران کسی اشتیاقی به فعالیت در چنین روزنامه ای نداشت. اندیشه تعداد اندکی که بر این روزنامه حکومت می کردند باعث شد وجهه آدم های خدوم این روزنامه لکه دار شود. او ادامه داد: در دوره جدید با سیاست های ابلاغ شده وهمچنین حضور دوستان بسیارخوب، با تجربه و حرفه ای در هیات مدیره، خبرگزاری ایرنا و روزنامه ایران سبب شد این مجموعه بعد از 5-4 ماه جایگاه خود را به خوبی پیدا کند.


وزیر ارشاد گفت: ما از اول هم تاکید داشتیم و می گوییم درست است این روزنامه ارگان دولت است اما قرار نیست بوق دولت باشد و هر کاری که دولت انجام می دهد دفاع کند یا هرجایی که دولت نقصی داشته باشد از کنار آن بگذرد و به آن توجه نکند. این روزنامه باید مانند روزنامه های بی طرف و درعین حال با هدف گذاری و رویکرد مناسب در حمایت از سیاست های درست دولت خدمات و فعالیت مربوط به دولت را به مردم منتقل کند.


وی افزود: اوایل دهه 60 که قانون اصول سیاست ها را تدوین می کردیم، یکی از مسائلی که درآن قانون آمد این است که صدا و سیما گوش و چشم مردم است؛ بطوری که بتواند نیازها، مسائل و مشکلات را به گوش مسئولان برساند و از آن طرف دیدگاه مسئولان را به سمع و نظر مردم برساند. روزنامه نیز یک چنین وضعیتی دارد باید علاوه بر منعکس و منتقل کردن دیدگاه مسئولان نظام، وزرا،رئیس جمهور، سایر دستگاه های اجرایی و دستگاه قضایی به مردم، افکارو دیدگاه مردم را نیز به مسئولان منتقل کند. این یک رسالت حرفه ای روزنامه نگاری است که نباید از کنارآن گذشت و نادیده گرفته شود، به خاطر اینکه بگوییم این ارگان دولت است. اما این خط مشی درروزنامه ایران به خوبی رعایت شده است. جنتی در برخورد با گروه ها و احزاب اظهار کرد: این گروه ها جریاناتی هستند که می بینید در بعضی از روزنامه ها چگونه برخورد می کنند و یک مطلب را بی جهت بزرگ جلوه می دهند و ازکنار بعضی مسائل اساسی می گذرند آن هم به خاطر دیدگاه های خاصی که نسبت به دولت دارند. اما بنده کمتر دیده ام این رویکرد ها در روزنامه ایران مطرح شده باشد. وی تصریح کرد: احساس من در جایگاه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که چند سایت و یکی - دوتا روزنامه وجود دارند که اصلا کاری ندارند ما چه موضعی می گیریم آیا حق است یا باطل! هر موضعی که گرفته شود باید با آن مخالفت کنند. این کار خیلی زشت است و با هیچ یک از ارزش های ملی و دینی ما سازگار نیست.آن هم بدون اینکه قضاوت یا فکری در این باره باشد فقط به این دلیل که از طرف ارگان دولتی صادر می شود باید درباره آن موضع گرفته شود.


او ادامه داد: این مخالف خوانی ها اگر درحد موضع گیری بود خوب بود بدتراز آن این است که این افراد بیشتر گرایش به تحریف و جعل پیدا کرده اند. بطور مثال خبری که در یکی از خبرگزاری ها منتشر شد مبنی بر اینکه دکتر روحانی به منزل آقای شجریان رفته است! در حالی که آقای شجریان حدودا یک ماه است که در ایران نیستند و این خبر فقط برای ایجاد جنجال بود یا مقاله ای که به اسم دکتر روحانی در یکی از رونامه های آلمان چاپ شد و بعد ازپیگیری مشخص شد که یکی از همین روزنامه های داخلی این کار را انجام داده است.


وزیر ارشاد گفت: امانت داری حرفه ای و رسالت مطبوعاتی که به دوش همه ماست باید به درستی انجام شود. خوشبختانه روزنامه و موسسه ایران به سمت امانت داری در حرکت است. روزنامه های دیگری که به این مقوله می پردازند همیشه دنبال جنجال سازی ها هستند تا فضایی متشنج ایجاد کنند، اما روزنامه ایران از متانت برخوردار است و سعی اش این است که آرامش را در محیط ایجاد کند. اینها کار ارزشمندی است و باید قدر بدانیم و به سمتی پیش برویم که این روزنامه به جایگاه واقعی خودش برسد.