تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

مطهری: انتقادها به ظریف از روی جمود فکری است

علی مطهری درباره انتقاداتی که به پیاده روی ظریف در جریان مذاکرات هسته ای اخیر با وزیر امورخارجه آمریکا در ژنو شد، اظهار داشت: این سخنان و انتقادات بیشتر از روی سطحی نگری و جمود فکری است. در دیپلماسی و سیاست خارجی مهم این است که ما امتیازی به ضرر ملت به طرف مقابل ندهیم ولی اینکه کسی با طرف مقابل قدم بزند و بخندد و صحبت کند، ملاک نیست.

فرزند شهید مطهری تصریح کرد: پیامبر اکرم (ص) نیز قبل از فتح مکه با ابوسفیان صحبت هایی داشتند و فرض کنید که ایشان با ابوسفیان قدم هم زده اند. آیا کار غلطی بوده است؟

وی خاطر نشان کرد: به نظر من این حرف ها بیشتر بهانه گیری است. ما باید به محتوی مذاکرات نگاه کنیم تا هیچ کجا از آرمان ها کوتاه نیایم و اصول خود را حفظ کنیم. والا این مسایل بسیار ظاهری است.

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس با تایید عملکرد و رفتار «محمدجواد ظریف» وزیر امورخارجه در جریان مذاکرات هسته ای اظهار داشت: من بطور کلی روش وی را تایید می کنم و فکر می کنم انسانی باهوش و با تجربه ای است. امیدوارم این کشتی را سالم به مقصد برساند.

به گزارش ایرنا، روز گذشته 21 نماینده مجلس با طرح سوالی از وزیر مورخارجه پیاده روی «محمدجواد ظریف» با «جان کری» و سفر به فرانسه را «دو خطای دیپلماتیک در حاشیه مذاکرات اخیر» خواندند خواهان پاسخگویی وی شدند.




متن کامل نطقی که نگذاشتند علی مطهری در مجلس بخواند

نطق امروز علی مطهری نه تنها به ضرب و شتم وی و تعطیلی موقت مجلس انجامید، بلکه باب نقض اصل ۸۴ قانون اساسی و سلب حق آزادی بیان نمایندگان را هم گشود. اما مگر مطهری در نطق خود چه گفته بود و چه می خواست بگوید؟

علی مطهری در بخشی از متنی که می خواست از تریبون مجلس بخواند اما تندروها نگذاشتند، به مواضع قوه قضاییه پاسخ داده و آورده است: حصر از حبس و زندان سنگین‌تر است زیرا زندانی حقوقی دارد که توسط ناظران قانونی رصد می‌شود ولی محصور چنین نیست. ثانیا ایشان مصوبه مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی را از نظر دوام یکسان دانسته است در حالی که چنین نیست و مصوبه شورای عالی امنیت ملی صرفا ناظر به دوره ناامنی مورد نظر و یک تصمیم موقت است. مثلا این شورا نمی‌تواند تصویب کند که فردی باید محصور شود تا زمانی که توبه کند یا تا زمانی که از دنیا برود. هرگونه حکم دائمی منوط به محاکمه در دادگاه صالح علنی و شنیدن دفاعیات متهم است. پیغمبر اسلام هم نمی‌تواند بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات متهم حکم مجازات صادر کند مگر به واسطه وحی.

آنچه در زیر می خوانید، متن کامل نطقی است که علی مطهری قصد داشت از تریبون مجلس بخواند:

بسم الله الرحمن الرحیم

ایام میلاد پیامبر اسلام را تبریک می‌گویم. جشن میلاد پیغمبر اکرم در میان ما شیعیان نسبت به جشن میلاد حضرت مسیح در میان مسیحیان و جشن میلاد پیامبر اسلام در میان اهل سنت از شور و هیجان کمتری برخوردار است. گویی یک نوع تقسیم کار صورت گرفته است، بزرگداشت پیغمبر اسلام به اهل سنت واگذار شده و بزرگداشت ائمه اطهار به شیعه. این یک نقطه ضعف برای ماست که باید به همت روحانیت و رسانه‌ها اصلاح شود. نگاهی به برنامه‌های صدا و سیما در این ایام و مقایسه آن با برنامه‌های ایام نوروز از نظر شادی‌آفرینی، این حقیقت را آشکارتر و این شائبه را تقویت می‌کند که شادیها مخصوص مناسبتهای ملی، و غم و اندوه ویژه مناسبتهای مذهبی است.

در خصوص وحدت اسلامی متأسفانه پیشرفت چندانی نداشته‌ایم بلکه پسرفت داشته‌ایم و دشمنی‌ها بیشتر شده است. علت اصلی آن این است که بیشتر حرف می‌زنیم و کمتر عمل می‌کنیم. وقتی از وحدت اسلامی سخن می‌گوییم اما اجازه ساخت یک مسجد در تهران را به اهل تسنن نمی‌دهیم روشن است که دلها به هم نزدیک نمی‌شوند و آنها نیز در مکه و مدینه تلافی می‌کنند. اگر اقداماتی نظیر آنچه رهبر انقلاب در کردستان فرمودند که مردم آن سامان مجازند اذان خود را بشنوند صورت گیرد، آنگاه آثار خیر آن را خواهیم دید. تأثیر تندروهای دو طرف نیز آشکار است. از آن سو شیعه را مشرک می‌نامند و مبارزه با او را مقدم بر مبارزه با کفار معرفی می‌کنند و از این سو برخی مداحان صرفا بر طبل تفرقه می‌کوبند و حتی در ایام رحلت پیامبر اسلام به جای آنکه از مناقب آن حضرت بگویند از مصائب حضرت زهرا و مسائل تفرقه‌انگیز می‌گویند. در این میان علمای شیعه و سنی وظیفه سنگینی در نفی تحریف مبطلان و مبارزه با بدعتها دارند.

اگر وحدت اسلامی آن گونه که مرحوم آیت‌الله بروجردی و امام خمینی و شهید آیت‌الله مطهری و رهبر انقلاب بیان کرده‌اند دنبال و بیشتر بر مشترکات و تشکیل جبهه واحد در مقابل دشمن مشترک تأکید می‌شد، امروز زمینه پیدایش گروه‌هایی مثل داعش و القاعده وجود نداشت.

ترورهای اخیر در پاریس را محکوم می‌کنیم اگرچه اقدامات مکرر نشریه شارلی ابدو در انتشار کاریکاتورهای پیامبر اسلام نیز محکوم است.

در ایام نهم دی امسال برخی رسانه‌ها از جمله صدا و سیما راه افراط پیمودند و بر طبل تفرقه کوبیدند و ماهیت ۹ دی را آن گونه که دوست داشتند معرفی کردند، در حالی که همه می‌دانند در نهم دی سال ۸۸ مردم با قطع نظر از تخلفات دو طرف فتنه، به دفاع از انقلاب و نظام جمهوری اسلامی پرداختند. اگر بخواهیم روز ۹ دی را مظهر تفرقه میان ملت قرار دهیم دیگر یوم‌الله نخواهد بود بلکه یوم الشیطان خواهد بود.

تذکراتی به دولت دارم:

۱٫ بهتر بود دولت محترم در مسئله برداشت ۱/۴ میلیارد دلار از صندوق توسعه ملی به جای مجادله با مجلس و ایجاد تنش در کشور صداقت به خرج می‌داد و به اشتباه بانک مرکزی و سپس تلاش برای جبران آن، اعتراف و سپس عذرخواهی می‌کرد. از این دولت انتظار نداریم که روشهای دولت گذشته را تکرار کند.

۲٫ از وزیر محترم راه و شهرسازی می‌خواهم مسئله صدور مجوز پرواز هواپیماهای شرکت صهیونیستی اوکراین اینترنشنال بر فراز ایران را که مورد تحریم کشورهای عربی است بررسی و نتیجه را به اطلاع ملت برسانند.

۳٫ چندین ماه است که معاون سیاسی وزارت کشور مشخص نشده است. این امر کفایت وزیر محترم کشور را زیر سؤال برده است. لازم است در اسرع وقت یک فرد فراجناحی یا لااقل مستقل و بدون تعصب گروهی برای این سمت معرفی شود.

همچنین سال گذشته وزیر کشور به خاطر جدی نگرفتن مسئله عفاف و حجاب از مجلس کارت زرد گرفت و به او هشدار داده شد که از رسمیت یافتن پوششی به نام ساپورت در خیابانها جلوگیری کند اما وی این امر را به شوخی برگزار کرد و امروز شاهد رواج آن هستیم. بدیهی است که مجلس همچنان این موضوع را دنبال خواهد کرد.

از شهرداری تهران و پلیس راهور که اخیراً به رعایت خط عابر پیاده توسط راننده و عابر و نیز حرکت خودروها بین خطوط، اهتمام ورزیده اند تشکر می‌کنم، زیرا وضعیت رانندگی ما در دنیا اسفناک است و در رتبه‌های آخر قرار داریم و این زیبنده جمهوری اسلامی نیست. درخواست می‌کنم مسئله انضباط موتورسواران نیز با همین جدیت دنبال شود.

برگزاری جشنواره مردمی فیلم عمار از این نظر قابل تمجید است که عده‌ای دلسوزِ فرهنگ و هنر کشور که ایدئولوژی و هنر را قابل جمع می‌دانند به جای آه و ناله از وضعیت سینمای کشور، خود وارد عرصه ساخت فیلم شده‌اند و عملا فیلم مطلوب خویش را به نمایش می‌گذارند. این حرکت بسیار ارزشمند و قابل تقدیر است و قطعا در صنعت سینمای کشور اثرگذار خواهد بود و لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از این افراد حمایت کند.

اینجانب حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد را پس از پایان آشوبهای خیابانی، بدون حکم قضایی، همچنان خلاف اصول متعدد قانون اساسی و ادامه آن را به زیان انقلاب اسلامی می‌دانم و معتقدم در این زمینه شورای عالی امنیت ملی به ریاست رئیس جمهور و قوه قضائیه کوتاهی کرده‌اند. همه می‌دانند که من هیچ تعلق خاطری به آقایان موسوی و کروبی ندارم و در انتخابات سال ۸۸ نیز به آقای رضایی رأی دادم. هدف اینجانب دفاع از یک موضوع بزرگتر و آن رفتار اسلامی با منتقدان حکومت است آنچنان که علی علیه‌السلام رفتار می‌کرد که منتقدان و مخالفان تا دست به سلاح نبرده بودند آزاد و از همه حقوق اجتماعی برخوردار بودند به طوری که در مسجد و در اثنای خطابه‌اش به او انتقاد می‌کردند و حضرت مانع تعرض به آنها می‌شد و می‌فرمود: الطیش لاتقوم به حجج الله (حجتهای خدا با عصبانیت اقامه نمی‌شود).

رئیس محترم قوه قضائیه در پاسخ به نامه اینجانب اولا حصر را مجازات ندانسته‌اند؛ در حالی که حصر از حبس و زندان سنگین‌تر است زیرا زندانی حقوقی دارد که توسط ناظران قانونی رصد می‌شود ولی محصور چنین نیست. ثانیا ایشان مصوبه مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای عالی امنیت ملی را از نظر دوام یکسان دانسته است در حالی که چنین نیست و مصوبه شورای عالی امنیت ملی صرفا ناظر به دوره ناامنی مورد نظر و یک تصمیم موقت است. مثلا این شورا نمی‌تواند تصویب کند که فردی باید محصور شود تا زمانی که توبه کند یا تا زمانی که از دنیا برود. هرگونه حکم دائمی منوط به محاکمه در دادگاه صالح علنی و شنیدن دفاعیات متهم است. پیغمبر اسلام هم نمی‌تواند بدون محاکمه و شنیدن دفاعیات متهم حکم مجازات صادر کند مگر به واسطه وحی.

رئیس محترم قوه قضائیه نباید از انتقاد برنجد و در پاسخ خود منتقد را بنوازد. به بیان شهید مطهری هر مقام غیر معصومی اگر در جایگاه غیرقابل انتقاد قرار گیرد هم خودش فاسد می‌شود و هم جامعه را فاسد می‌کند.

راه حل این است که ما به اشتباهات خود در سال ۸۸ از قبیل حمایت از یک کاندیدا، عدم عکس‌العمل مناسب نسبت به مناظره، اعلام جشن ملی به جای موکول کردن مسئله به نظر شورای نگهبان، رفتار خشونت‌آمیز با معترضان و ممانعت از اظهارنظر آنها، به اینها اعتراف کنیم آنگاه خطای آقایان موسوی و کروبی در عدم تمکین به قانون را در نظر بگیریم و اگر قرار بر محاکمه است دادگاه صالح علنی تکلیف همه طرفهای فتنه را به طور همزمان مشخص کند و چنانچه قرار بر محاکمه نیست محصوران آزاد شوند و اگر جرمی مرتکب شده‌اند همین چهارسال حصرِ بدتر از حبس، مجازات آنها باشد.

ادامه وضعیت فعلی، تبعات سوء سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. از رئیس جمهور محترم به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی و نیز رئیس قوه قضائیه می‌خواهم که با تدبیر مشترک خود و هدایت رهبر حکیم انقلاب به این غائله خاتمه دهند تا همای وحدت و همدلی بر سر ملت به پرواز درآید.

والسلام


فایل صوتی را اینجا بشنوید





نامه علی مطهری به امام جمعه مشهد

به گزارش مهر , علی مطهری در این نامه به برخی اظهارات اخیر امام جمعه مشهد انتقاداتی را وارد که مشروح آن به شرح زیر است:


جناب آقای علم‌الهدی دامت برکاته
امام جمعه محترم مشهد


با اهداء سلام، ‌در سایتهای خبری دیدم مطالبی در ارتباط با سخنان اینجانب در دانشگاه فردوسی مشهد فرموده‌اید که لازم است مطالبی را به عرض برسانم.
یکی این که فرموده‌اید «کسی حق ندارد نظر مخالف خود را در مقابل نظر رهبری قرار دهد» (نقل به مضمون) گذشته از این که این سخن با سیره پیغمبر اسلام و علی علیه‌السلام سازگار نیست و امیرالمؤمنین در بیان حقوق و وظایف متقابل حاکم و رعیت، از ضرورت نصیحت حاکم توسط مردم در علن و خفا سخن گفته‌اند (النصیحة فی المشهد و المغیب) با سیره و نظر رهبر انقلاب نیز همخوانی ندارد. ایشان در دیدار با دانشجویان در جلسه پرسش و پاسخ دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر در22 اسفند 1379 فرمودند: «این که گفتند از رهبری انتقاد نمی‌کنند، شما بروید بگویید انتقاد کنند. ما که نگفتیم از ما کسی انتقاد نکند، ما که حرفی نداریم، من از انتقاد استقبال می‌کنم.» البته بدیهی است که بیان انتقاد باید با حفظ جایگاه و احترام ولی‌فقیه باشد.

بعد تلویحا فرموده‌اید که ولی فقیه چون مورد حمایت امام زمان علیه‌السلام است اشتباه نمی‌کند و نوعی عصمت برای او قائل شده‌اید و به قضیه تصمیم امام خمینی(ره) برای سفر از فرانسه به ایران استناد کرده و به نقل از شهید مطهری از قول امام فرموده‌اید که «من متوسل به امام زمان شدم و بعد از توسل تصمیم گرفتم بیایم» و اضافه کرده‌اید امام زمان تصرف می‌کند در مغز انسان.


این که امام زمان علیه‌السلام احیانا در یک موقع حساس و حیاتی برای اسلام، از ولی فقیه و در واقع از امت اسلام دستگیری می‌کند قابل انکار نیست و عقل، شرع و تاریخ آن را تأیید می‌کند. اما با توجه به تمایل شدید عوام به وصل کردن همه چیز به امام زمان و در نتیجه خود را از زحمت تفکر و تعقل و تصمیم‌گیری و اظهارنظر رهاندن، به منقولات با واسطه و غیرمستقیم از بزرگان در این زمینه نمی‌توان اعتماد کرد. قطعا جناب‌عالی آن جمله را با واسطه از شهید مطهری نقل کرده‌اید زیرا شرایط اقتضا نمی‌کند که آن را مستقیما از ایشان شنیده باشید، لذا چندان قابل اعتماد نیست.


مؤید این مطلب آن است که پس از اعلام حکومت نظامی در روز 21 بهمن سال 57 ، شایع شد که پس از آن که امام خمینی اعلام کردند که مردم به حکومت نظامی اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند مرحوم آقای طالقانی از علت این تصمیم سؤال کردند و امام فرمودند «به من دستور داده شده است» یعنی امام زمان فرموده‌اند. این در حالی است که من همان روزها قضیه را مستقیما از پدرم شنیدم. ایشان فرمودند: «وقتی در روز 21 بهمن حکومت نظامی اعلام شد، در اتاق، من بودم و امام(ره). از امام پرسیدم مردم چه بکنند؟ امام فرمودند مردم اعتنا نکنند و به خیابانها بیایند. گفتم خوب است این را به صورت اعلامیه بنویسید تا در سطح شهر از پشت بلندگوها خوانده شود، ‌و همین کار انجام شد.» بنابراین هیچ صحبتی از امام زمان نبوده است و این، تمایل ذاتی عوام مردم بوده که این شایعه را ساخته است.


در ادامه فرموده‌اید: «خبرگان ناظر به عملکرد رهبری نیستند. خبرگان هم ولو مجتهدند، ولایتی که رهبر بر تمام جامعه دارد، بر فرد خبره هم ولایت دارد. اینجا بحث نظارت بر عملکرد رهبری نیست، نظارت بر بقای شرایط است، یعنی اگر در این رهبر شرایط سقوط کرد، بنابراین من بیعتم را از این رهبر برداشتم. خبرگان ناظر بر عمل و کارکرد رهبری نیستند بلکه مولاّ علیه هستند.»


از شما می‌پرسم آیا نظارت بر بقای شرایط می‌تواند بدون نظارت بر عملکرد تحقق یابد. به عبارت دیگر مقدمه نظارت بر شرایط، نظارت بر عملکرد است و مقدمه واجب واجب است. این سخن جناب‌عالی نه با قانون اساسی سازگار است و نه با نظر مقام رهبری. ایشان می‌فرمایند: من نظارت را دوست می‌دارم و از گریز از نظارت - اگر در کسی و در جایی باشد - به شدت گله‌مندم. بر خود من هم هرچه بیشتر نظارت کنند خوشحال‌ترم.» در جای دیگر می‌فرمایند: «هیچ کس فوق نظارت نیست، خود رهبری هم فوق نظارت نیست، چه برسد به دستگاه‌های مرتبط با رهبری. بنابراین همه باید نظارت شوند، نظارت بر کسانی که حکومت می‌کنند - چون حکومت به طور طبیعی به معنای تجمع قدرت و ثروت است، یعنی اموال بیت‌المال و اقتدار اجتماعی و اقتدار سیاسی در دست بخشی از حکام است - برای این که امانت به خرج دهند و سوء استفاده نکنند و نفسشان طغیان نکند، یک کار لازم و واجب است و باید هم باشد.»

در قانون اساسی نیز مجلس خبرگان مطابق اصول 111 و 108 دارای وظایف و اختیارات مهمی است که در میان آنها انتخاب رهبر و نظارت بر رهبری اهمیت ویژه دارد. این مجلس کمیسیون تحقیق و نظارت بر رهبری دارد که وظیفه نظارت را به عهده دارد.


اصول دیگری نیز در قانون اساسی هست که تقویت‌کننده و مؤکد این موضوع است، مانند اصل 107 که مبیّن تساوی مقام رهبری با مردم در برابر قانون است. همچنین اطلاق امر به معروف و نهی از منکر و شمول آن به رهبری در اصل 8 قانون اساسی. همین طور اصول 24 و 175 و 26 و 27 قانون اساسی که ناظر به قرار دادن ابزارهای نظارتی در اختیار شهروندان است، مانند اصل آزادی مطبوعات و رسانه‌های گروهی و آزادی احزاب و تشکیلات سیاسی و تجمعات و راه‌پیمایی‌ها در چارچوبهای مقرر در قانون اساسی.


بنابراین بهتر است حامی و پشتیبان منطقی و دوست دانای ولایت فقیه باشیم و ناخودآگاه به این اصل مترقی و حیات‌آفرین ضربه نزنیم. ضمنا دوستان و هواداران شما در مشهد متأسفانه در نقل سخنان من در دانشگاه فردوسی تقوا و انصاف را رعایت نکردند، گاهی سؤال و جواب را مخلوط کردند، گاهی جمله‌ای از آخر سخنرانی را به جمله‌ای در وسط چسباندند و خلاصه آنچه را که مایل بودند منتشر کردند نه آنچه واقعیت داشت. حتی در انتشار فایل صوتی نیز این نقایص وجود داشت، سؤالها را و گاهی بخشی از جواب را حذف کرده بودند. مستدعی است تذکر لازم را به آنها بدهید.

برای جناب‌‌عالی آرزوی توفیق الهی مسئلت دارم.


با تقدیم احترام
8/9/93

علی مطهری



مطهری: برداشت مجلس از فتنه اشتباه است


علی مطهری با بیان اینکه مجلس با یک انتخاب سخت مواجه است، گفت: اگر به آقای فرهادی رأی اعتماد ندهد وزارت علوم معطل می‌ماند و تنش میان مجلس و دولت بیشتر می‌شود.

علی مطهری تاکید کرد: روز قرائت نامه رئیس جمهور و معرفی وزیر پیشنهادی فضای مجلس منفی نبود، اما باید دید در نهایت مجلس چه تصمیمی می‌گیرد. اگر مجلس بخواهد با همان معیار گذشته خود یعنی همراهی یا عدم همراهی با فتنه قضاوت کند و رأی بدهد قاعدتا آقای فرهادی هم نباید رأی بیاورد.

 متن این گفت وگوی کوتاه به شرح زیر است:

فضای مجلس را در مورد رأی اعتماد به دکتر فرهادی وزیر پیشنهادی علوم چگونه ارزیابی می‌کنید؟

روز قرائت نامه رئیس جمهور و معرفی وزیر پیشنهادی فضای مجلس منفی نبود، اما باید دید در نهایت مجلس چه تصمیمی می‌گیرد. اگر مجلس بخواهد با همان معیار گذشته خود یعنی همراهی یا عدم همراهی با فتنه قضاوت کند و رأی بدهد قاعدتا آقای فرهادی هم نباید رأی بیاورد چون ایشان هم از نظر آن گروه از نمایندگان که به موارد قبلی رأی ندادند با فتنه همراهی داشته است زیرا در مرداد ماه سال 88 نامه‌ای را همراه آقایان خاتمی، موسوی، کروبی و بسیاری افراد دیگر خطاب به مراجع تقلید امضا کرده است که در آن نامه نوع رفتار با معترضان به رفتار دوران سیاه ستمشاهی تشبیه شده است.

 همچنین آقای فرهادی ظاهرا با حزب مشارکت نیز همکاری داشته است. البته فعلا از آن هجوم پیامکی به نمایندگان که توسط محافل خارج از مجلس انجام می‌شد خبری نیست. ظاهرا آتش‌بس اعلام شده است. اما اگر این گروه از نمایندگان از معیار خود که همان مسئله فتنه باشد دست بردارند و بهانه‌گیری را پایان دهند آقای فرهادی رأی اعتماد خواهد گرفت ولی در این صورت باید پاسخگوی مردم باشند که چه اتفاقی افتاد که از شعار «فتنه خط قرمز ماست» عدول کردید؟

 پس هردو حالت برای مجلس هزینه دارد.

بله، در واقع نمایندگان مخالف گزینه‌های قبلی بر سر دوراهی قرار گرفته‌اند که آیا بر معیار قبلی خود پافشاری کنند و این گزینه را نیز رد کنند یا از آن معیار به خاطر ملاحظاتی دست بردارند و به قول خودشان به یک فتنه‌گر رأی اعتماد بدهند. هر دو حالت به ضرر مجلس است چون در صورت اول وزارت علوم همچنان بلاتکلیف باقی می‌ماند و مردم مقصر اصلی را مجلس می‌دانند و در صورت دوم که معیار فتنه را کنار بگذارند و به وزیر رأی اعتماد بدهند مجلس متهم به منطق دو گانه و یک بام و دو هوا خواهد شد زیرا مردم می‌پرسند چرا گزینه‌های قبلی را با این معیار رد کردید و وزارت علوم و دانشگاه‌ها را این مقدار معطل کردید؟

 نظر خود شما چیست؟

نظر من روشن است. من اساسا منطق این گروه از نمایندگان را که اگر کسی در جریان حوادث سال 88 نامه‌ای در تظلم و دادخواهی و در اعتراض به رفتار بخشی از مسئولان نوشته باشد او فتنه‌گر است، مردود می‌دانم. از نظر من چنین کسی نه تنها فتنه‌گر نیست بلکه فردی مسئول و متعهد است که در مقابل بی‌قانونی‌ها ساکت نبوده است. گزینه‌های قبلی یعنی آقایان میلی‌منفرد، فرجی دانا، نیلی و دانش آشتیانی نیز هیچ کدام فتنه‌گر نبودند و در حق آنها ظلم شد.

به هرحال مجلس با یک انتخاب سخت مواجه است. اگر به آقای فرهادی رأی اعتماد ندهد وزارت علوم معطل می‌ماند و تنش میان مجلس و دولت بیشتر می‌شود و اگر رأی اعتماد بدهد متهم به منطق دوگانه می‌شود و این که از خط قرمز خود عبور کرده است یا از روی مصلحت‌سنجی که دیگر نمی‌توان به گزینه پنجم رأی نداد و یا احیانا به دلیل بده بستان‌های پشت پرده.

چرا مجلس به این نقطه رسید؟

برای این که اولا استیضاح آقای فرجی دانا و رأی دادن به آن ضروری نبود بلکه خطا بود زیرا یک وزیر لایق را برکنار کردیم و به اینجا رسیدیم. ثانیا برداشت غلطی از جمله «فتنه خط قرمز است» شده است، چون مقصود مقام رهبری از این جمله این نبوده است که هرکسی را که اعتراضی به بعضی رفتارها در سال 88 داشته است فتنه‌گر بدانیم،‌ زیرا خود ایشان از برخی رفتارها اظهار ناراحتی شدید کردند.



منبع: خبرآنلاین



پاسخ علی مطهری به نامه حائری شیرازی در مورد حوادث بعد از انتخابات 88

علی مطهری در پاسخ به نامه اخیر آیت الله حائری شیرازی با تاکید بر لزوم پذیرش برخی اشتباهات در حوادث بعد از انتخابات 88، برخی از این اشتباهات را زمینه‌ساز این حوادث دانست و گفت که اگر عدالت و انصاف حاکم باشد هرکس به حق خود می‌رسد در حالی که اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.

متن کامل این نامه به شرح زیر است:


  «بسم الله الرحمن الرحیم


آیت الله حائری شیرازی دامت برکاته

سلام علیکم

نامه جنابعالی را در رسانه‌ها دیدم و به دقت مطالعه کردم. از حسن توجه شما به عنوان یک عالم روشن‌بین اسلامی به مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی، که معمولا اقران حضرت عالی از ورود به آن‌ها پرهیز می‌کنند و احیانا آن را در شأن خود نمی‌دانند، خرسند و مسرور شدم گرچه این امر مسبوق به سابقه است و قبلا نیز مطالب ارزشمندی در موضوع نظام خانوادگی اسلام برای رفع مشکلات جامعه خصوصا جوانان فرموده‌اید و البته این، روش علمای ربانی است که صرفا از روی نصح و خیرخواهی و انجام وظیفه دینی خود وارد این میدانها می شوند و از ملامت ملامت کنندگان نمی ترسند. ورود علمای منصف و خوش سابقه‌ای مانند حضرت عالی به موضوع فتنه سال 88 میتواند آن را از بن بست خارج کند و وحدت و همدلی را به جامعه بازگرداند.

در تعلیل نوشتن نامه به اینجانب فرموده اید: «دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال 88 دفاع می‌کنید» و سپس آن را با توجه به شرایط جامعه ما خلاف عقل اجتماعی دانسته‌اید.

من به یاد ندارم که در مصاحبه‌ای یا نامه‌ای و یا نطقی از دعوت مردم به خیابان در آن ایام دفاع کرده باشم بلکه همیشه خلاف آن را گفته ام اما همواره تأکید کرده‌ام که اگر مردمی به طور طبیعی و خودجوش به موضوعی اعتراض داشته باشند باید بتوانند حرف خود را در قالب تجمع یا راه پیمایی بزنند و صداوسیما و سایر رسانه‌ها وظیفه دارند آن را منعکس کنند. اصل بیست و هفتم قانون اساسی می‌گوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»

پس از انتخابات سال 88 به دلیل نوع رفتار یکی از کاندیداها از چند ماه قبل خصوصا رفتارش در مناظره کذایی و نیز نوع اعلام نتیجه انتخابات و همچنین ادعای پیروزی کاندیدای دیگر، عده قابل توجهی از مردم اعتقاد به تقلب پیدا کردند و اعتراضاتی صورت گرفت. ما به جای آن‌که این آتش را مهار کنیم و درجه هیجان طبیعی برآمده از رقابت‌های انتخاباتی را پایین بیاوریم، برای پیروز انتخابات جشن ملی گرفتیم و در آن جشن کاندیدای پیروز حضور پیدا کرد و سخنان تحریک آمیز به زبان آورد. گویی برنامه‌ای بود برای آن‌که معترضان تحریک شوند. روز بعد مردم معترض برای پاسخگویی به آن جشن ملی به طور طبیعی و بدون آنکه دستوری دریافت کرده باشند.

- گرچه ممکن است کاندیداهای معترض به اصرار مردم سخنی گفته باشند - راه پیمایی آرام کردند که البته در پایان آن و زمانی که راه پیمایان متفرق می شدند اتفاق تلخی افتاد که منجر به کشته شدن چند نفر شد. در این‌جا طرفین یکدیگر را متهم می‌کنند.

از جنابعالی سوال می کنم: اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟

پس نباید اقدامات طرف مقابل را نادیده گرفت و اشکال را در عدم رشد اجتماعی و سیاسی مردم دانست و گفت: «دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است چون آنجا خاورمیانه نیست. مردم قرنها با حقوق اجتماعی خود زندگی می کنند.»

من این مطلب را قبول ندارم. معتقدم مردم ایران پس از انقلاب اسلامی رشد قابل توجه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و دعوت مردم به راه پیمایی آرام نه تنها در پاریس و لندن بلکه در تهران و سایر شهرهای ایران نیز با عقل اجتماعی سازگار است، به شرط آنکه ما هر اعتراض مدنی را براندازی نظام معرفی نکنیم و بلافاصله منتسب به آمریکا و انگلیس و اسرائیل ننماییم بلکه آن را نشانه آزادی بیان و پیروی از سیره علی علیه‌السلام در نقد حاکمان بدانیم. تا زمانی که ما نظام را مانند یک نهال لرزان و متزلزل تصور می‌کنیم که با هر نسیم اعتراضی به این سو و آن سو می‌رود و در نتیجه از هرتجمع و راه پیمایی هراس داریم، مطلب همان است که جنابعالی می فرمایید یعنی دعوت مردم به راه پیمایی آرام در ایران با عقل اجتماعی سازگار نیست، با این تفاوت که شما می گویید علت آن این است که مردم رشد کافی اجتماعی پیدا نکرده اند و من می گویم علت این است که برخی مسئولان تحلیل درستی از جامعه ایران ندارند و از قوت و استحکام نظام جمهوری اسلامی بی خبرند؛ لذا هر اعتراض مدنی را نقشه ای برای براندازی نظام می دانند.

ریشه نظام جمهوری اسلامی در ایمان اسلامی مردم ماست و این ایمان چیزی نیست که به آسانی سست شود. همان مردمی که انتقادهای فراوان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دارند آنجا که پای دفاع از نظام اسلامی به میان می آید وارد میدان می شوند و آماده فداکاری هستند چون معتقدند این نظام از هر نظام دیگری بهتر است گرچه نیاز به اصلاح دارد.

فرموده اید: «با توجه به حادثه حزب جمهوری اسلامی چه توقعی دارید که در یک راهپیمایی میلیونی به وسیله عوامل نفوذی خسارت‌های جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی می گوید این کار درست نیست.»

با این منطق، در جمهوری اسلامی اساسا هرگونه تجمع و راه پیمایی و اعتراض امکان پذیر نیست چون ممکن است منافقین یا گروه های معاند دیگر حادثه بیافرینند، و اصل بیست و هفتم قانون اساسی نیز یک حشو زاید بوده و صرفا برای نمایش دموکراسی است و قابل اجرا نیست.

اولا شرایط اول انقلاب را که منافقین مسلح در خیابانها رفت و آمد می کردند نباید به امروز تسری بخشید و به این وسیله حقی از حقوق مردم را که در قانون اساسی و شرع مقدس و سیره اولیاء دین به رسمیت شناخته شده است، یعنی حق نقد و انتقاد و نصیحت ائمه مسلمین به صورت آشکار را از آنها سلب کرد. ثانیا حفظ امنیت در اجتماعات و راه پیمایی ها اگر طرفین بخواهند، کار ساده ای است. مسئله این است که یک طرف نمی خواهد موضوع اعتراض و انتقاد آرام پا بگیرد.

فرموده اید: «مسئله ای که باید با حضور کارشناسان حل شود (شبهه تقلب) وقتی به مردم واگذار شود مصیبت بار خواهد بود.» حرف درستی است اما وقتی به جای موکول کردن موضوع به نظر شورای نگهبان، اعلام جشن ملی می شود، به این معنی است که مسئله تمام شده و نظر شورای نگهبان نیز معلوم است. پس معترضان به کجا پناه ببرند؟ در این شرایط، اعتراض آنها مسموع و فرمان عقل اجتماعی است.

اما عامل اصلی و حلقه مفقوده ای که باعث تداوم و پایان نیافتن مسئله فتنه سال 88 و موجب اظهارنظرهای شاذ شده است که یکی غیرمنصفانه سران معترضان را به موسولینی تشبیه می‌کند و جنابعالی حکیمانه به عقل اجتماعی متوسل می‌شوید این است که ما نمی‌خواهیم اعتراف کنیم که در این واقعه خطاهایی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفته است و این مبتنی بر آن است که ما جمهوری اسلامی را در هاله‌ای از قدس و در عالم ملکوت فرض می‌کنیم که نمی‌توان خطایی را به آن نسبت داد. گرچه هر چیزی که رابطه و نسبتی با اسلام پیدا می کند از قداست برخوردار می شود اما مقدس بودن به معنی خطا ناپذیر بودن و نقد ناپذیری نیست. این امر خلاف عقل و خلاف سیره علی علیه السلام است که منادی نقد پنهان و آشکار حکومت بود و خلاف نظر امام خمینی(ره) و شهید آیت الله مطهری و رهبر گرامی انقلاب است.

پس بیاییم ضمن آنکه کاندیداهای معترض را در اصرار بر ادامه اعتراضات مقصر معرفی می کنیم که باید زودتر تکلیف مسئله را روشن می کردند تا موجب سوءاستفاده دشمنان خارجی نشود، قبول کنیم که اشتباهاتی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفت که معد و زمینه‌ساز و دامن زننده به فتنه شد. با این نگاه مسئله قابل حل است چون عدالت و انصاف حاکم است و هرکس به حق خود می رسد اما اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.

بنابراین در این که دعوت به استمرار اعتراض نوعی پذیرش تفریق است با شما همداستانم؛ گرچه سران معترضان برآنند که پس از سخنان مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد سعی وافری برای لغو راه پیمایی 30 خرداد مبذول داشته اند که به دلیل فرصت کم به طور کامل موفق نشده اند. به هرحال بسیاری از این مسائل با گفت و گو و اجازه دفاع دادن به متهمان قابل حل است به شرط آنکه صراحت به خرج دهیم و از مصانعه و ملاحظه کاری و رودربایستی پرهیز نماییم چنانکه امام علی علیه السلام فرمود: انما یقیم امرالله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع.

مطلب آخر این که فرموده اید: «وقتی دیدم امام صادق علیه السلام می گوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: یا اخی أنا الظالم حتی یقطع التهاجر (برادرم! من ظالم هستم، تا کدورت از بین برود) برایم سنگین بود اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما می آمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق می دهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟» و بعد استناد به رفتار هارون علیه السلام و امام علی علیه السلام در گذشت از برخی مسائل به خاطر وحدت امت فرموده اید خصوصاکه آنجا بحث حق و باطل مطرح بوده و اینجا چنین نیست و به طریق اولی باید وحدت را حفظ کرد.

ظاهرا نصیحت حضرتعالی متوجه هردو گروه است که به خاطر موضوع مهمتر یعنی وحدت و عدم تفرق در مقابل دشمنان خارجی باید از حق خود گذشت، که نصیحت درستی است اما به نظر می رسد حدیث امام صادق علیه السلام ناظر به حقوق فرد است نه حقوق اجتماع و حق الناس، و این دو با هم خلط شده اند. سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین نیز همین را تأیید می کند. آنها در مسائل فردی نرمش داشتند و از حقوق خود می گذشتند اما در مسائل اجتماعی صلابت داشتند و از حقوق اجتماع نمی گذشتند. گاهی کوتاه آمدن در مقابل ظالم به تجری او و ادامه ظلم منتهی می شود. امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا قدرت برای دفاع از حقوق اجتماع و در مقابل، توانایی برای نیکی کردن به کسانی که به او بدی کرده‌اند می خواهد، یعنی حوزه حقوق اجتماع و حقوق فرد از یکدیگر تفکیک شده است.

در پایان بار دیگر از توجه حضرتعالی به مسائل اجتماعی و دغدغه نسبت به سرنوشت جامعه و آینده انقلاب اسلامی و نامه روشنگر و راه گشای آن عالم دلسوز و مصلح تشکر می‌کنم.
            با تقدیم احترام

            علی مطهری

             17 آبان 93

علی مطهری و ضرورت پاسخ به یک تناقض

 ثمینا رستگاری در اعتماد نوشت:


در مجلس نهم که طیف‌بندی‌ها بر اساس غلظت و شدت اصولگرایی است علی مطهری صدای مخالفی به حساب می‌آید. او در برخی از پیشامدها آنچنان شجاعانه از مواضع منتقدان دفاع می‌کند که اصولگرایان چاره‌یی جر تنظیم شکایت از او نمی‌بینند. سال‌هاست که نطق‌های مطهری تک‌مضراب‌هایی پرطنین در مجلس و فضای سیاسی ایران بوده است. او بعد از اعتراضات سال 88 بیش از هر کسی سعی کرده جانب انصاف را رعایت کند و تا همین امروز هم از ضرورت تعیین تکلیف معترضان براساس قانون دفاع می‌کند. او در هیات نظارت بر مطبوعات هم حامی قدرتمندی برای روزنامه‌های منتقد بوده است و قانون اساسی را مطابق نامه‌یی که برای غلامحسین اژه‌یی نوشته «برای اجرا می‌داند نه تشریفاتی». از این اقدامات مطهری می‌توان نوع انسان‌شناسی او را تشخیص داد و نتیجه گرفت که او انسان را موجودی می‌داند دارای قدرت عقل و انصاف که تعلق جناحی نباید خرد او را زایل کند. طرفداری از یک جریان نباید او را به اطاعت کورکورانه وادار کند. دولتمردی که او در نامه‌هایش به مسوولان مختلف توصیف می‌کند آنقدر بر نفسش تسلط دارد که قدرت، فاسدش نمی‌کند.

پول آلوده‌اش نمی‌کند و همواره می‌تواند در مقابل وسوسه تن دادن به ظلم و تن‌آسایی، سختی و مقاومت را برگزیند.

حالا علی مطهری با چنین ویژگی‌هایی نامه‌یی به محمدباقر قالیباف نوشته و از اقدام او برای جداسازی جنسیتی در شهرداری‌ها حمایت کرده است. او در این نامه دلیل دفاعش از اقدام قالیباف را به ذات سرکش غریزه جنسی در انسان‌ها حواله می‌دهد و می‌نویسد «خالق ما انسان‌ها که به سرکشی غریزه جنسی خوب توجه دارد و خواهان نیل انسان‌ها به سعادت خودشان است و ما را از خودمان بهتر می‌شناسد، دستور داده است که حتی‌المقدور از اختلاط بپرهیزید و اگر به زعم مخالفان، با این حکم کرامت انسانی ما انسان‌ها مخدوش و به ما توهین شده است، ریشه این امر را باید در خلقت خود و حکمت خالق جست‌وجو کرد.» در این نوشته نمی‌خواهیم درباره چرایی جداسازی جنسیتی در شهرداری سوالی کنیم و به احتمال مربوط بودن غوغای حاصله از آن با مشکلات مالی که متوجه شهرداری شده اشاره‌یی کنیم یا بپرسیم چگونه آقای قالیبافی که در مناظرات انتخاباتی مهم‌ترین اشکالش به روحانی این بود که وقتی در مصدر امور بوده به آزادی توجهی نداشته به یکباره بعد از 35 سال از انقلاب و 9 سال از شهردار شدنش به فکر تفکیک نامحرمان از هم افتاده، سوال ما اینجا فقط از علی مطهری است و آن اینکه این انسان ضعیف‌النفس مغلوب غرایز سرکشی که در این نامه توصیف می‌کند چه ارتباطی با آن انسان حق‌طلبی که سال‌ها در دفاعش نامه‌نگاری کرده دارد؟

اگر آدمی آنقدر ضعیف است که با دیدن همکارش در یک اتاق، نهاد خانواده‌اش سست می‌شود چگونه می‌تواند قدرت داشته باشد و سرکوب نکند؛ پول ببیند و اختلاس نکند؛ تریبون داشته باشد و تهمت نزند؟ این انسانی که عنان نفسش در دست غریزه‌اش است چرا باید بتواند در اتاق آقای مطهری شبانه دستگاه شنود بگذارد و چنین نکند؟ شاید این تناقض معرفتی است که موجب سردرگمی نیروهای سیاسی در تعیین تکلیف با مطهری می‌شود.

علی مطهری در نامه‌اش به قالیباف به جمله‌یی از پدر اشاره می‌کنند «شهید آیت‌الله مطهری در کتاب «مساله حجاب» می‌گوید (نقل به مضمون) وقتی دقت می‌کنیم می‌بینیم بیشتر، این مردان شکارچی هستند که از آزادی زن به معنی اختلاط و بی‌بند و باری او دفاع می‌کنند، چون می‌بینند اگر اصول عفاف رعایت شود دیگر نمی‌توانند از زنان مختلف با هزینه ناچیز کام برگیرند.» باز سوالی که در ذهن خواننده این نامه به وجود می‌آید این است که اختلاط و بی بندو باری که شهید مطهری در زمانه پهلوی بدان اشاره کرده‌اند چه ارتباطی به ادارات حال حاضر دارد که زنان همه از پوشش اسلامی استفاده می‌کنند؟ آیا در ادارات ایران در نظام جمهوری اسلامی اصول عفاف رعایت نمی‌شود؟ و اساسا به کاربردن کلمات «مردان شکارچی»، «اختلاط و بی‌بند و باری زنان»، «کام گرفتن با هزینه ناچیز» چهار دهه بعد از انقلابی که زمینه تحصیل زنان و حضور آنها در جامعه را چند برابر کرد کلمات مناسبی هستند؟

ایشان خاطره‌یی گفتند ما هم یادداشت را با خاطره‌یی پایان می‌دهیم.

صادق طباطبایی در گفت‌وگویی خاطره‌یی از امام نقل می‌کند و می‌گوید: «در همان سال‌های اول انقلاب؛ شبی در حضور امام خمینی بودیم که از دفتر آمدند و پیامی را از طرف یکی از مراجع وقت آوردند. مرجع مذکور گفته بود؛ همین فیلمی که در حال حاضر از تلویزیون پخش می‌شود؛ من پیرمرد را تحریک می‌کند؛ چه رسد به جوانان را. به دستور امام تلویزیون را روشن کردند؛ قسمتی از یک سریال بود به نام پاییز صحرا. امام با مشاهده آن فیلم؛ در پاسخ پیام چنین گفتند: شما باید در تقویت نفس خود بکوشید تا به این آسانی تحریک نشوید. من در این فیلم نشانه‌هایی از خلاف عفت یا عوامل انحراف و تحریک نمی‌بینم.»

شاید بهتر بود آقای مطهری عادل و منصف هم به تاسی از بنیانگذار انقلاب به آقای قالیباف می‌نوشتند که لازم است کارکنان مرد شهرداری در تقویت نفس خود بکوشند من در حجاب زنان ادارات نشانه‌هایی از خلاف عفت و عوامل انحراف و تحریک نمی‌بینم.





مطهری به حمید روحانی:اگر مردم حرفهای شما را قبول داشتند،چرا به روحانی رای دادند؟

 علی مطهری با ارسال پاسخ به آخرین اظهارات حمید روحانی که روزنامه اعتماد آن را منتشر کرده است، نوشت:


جناب آقای سیدحمید روحانی که شروع‌کننده مباحثه و بلکه مجادله میان خودشان و بنده بوده‌اند بار دیگر به مقاله من پاسخ مفصل داده‌اند که از میان مطالب متعدد ایشان فقط سه مطلب است که ارزش پاسخگویی دارد:


1-‌ ادعا کرده‌اند که در دوره‌ دولت‌های نهم و دهم انتقادهایی به آقایان احمدی‌نژاد و مشایی داشته‌اند و شواهدی نیز ذکر کرده‌اند. اما اکثر قریب به اتفاق انتقادهای ایشان بعد از آن است که رهبر انقلاب با انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی رییس‌جمهور مخالفت کردند و یا بعد از خانه‌نشینی 11 روزه آقای احمدی‌نژاد در اعتراض به نظر مقام رهبری مبنی بر ابقای آقای مصلحی در وزارت اطلاعات است.


در واقع قانون‌شکنی‌ها و تخلفات مالی و انحرافات فرهنگی دولت سابق از نظر امثال حمیدخان روحانی تا قبل از اعلام نارضایتی‌های رهبر انقلاب اشکالی نداشت، فقط چون آقای احمدی‌نژاد در مقابل رهبری ایستاد مرتکب خطا شده است. بنابراین انتقادهای مذکور در آن مقاطع زمانی ارزش چندانی ندارد. شبیه جهاد بعد از فتح است که ارزش جهاد قبل از فتح را ندارد. این، ایرادی است که به اکثر اصولگراها وارد است و ناشی از برداشت نادرست آنها از اصل ولایت فقیه است.

2-‌ درباره فتنه سال 88 تحلیل مستوفایی کرده‌اند که یک طراحی چندین ساله و چنین و چنان بوده است، مطالبی که از بس در این چند سال به گوش مردم خوانده شده چندش‌آور شده است.


سوال این است که اگر مردم ما حرف‌های حمیدخان روحانی و دوستان‌شان را پذیرفته بودند چرا در انتخابات ریاست‌جمهوری سال 92 به جناب آقای حسن روحانی رای دادند که همه می‌دانند تحلیل ایشان از فتنه سال 88 چیز دیگری است و بخشی از حامیان وی به قول امثال حمیدخان از سران فتنه و یا ساکتان فتنه بودند.


3-‌ مطلب آخر اینکه آقای سیدحمید روحانی به دلیل کینه‌یی که از اینجانب به خاطر دفاع از مظلومان و تاکید بر رعایت حقوق ملت براساس فصل سوم قانون اساسی و خلاصه به دلیل بغضی که از این بنده به خاطر بیان حقایق دارد، برخلاف نظر صریح امام خمینی و رهبر انقلاب، به تحقیر استاد شهید آیت‌الله مطهری پرداخته و بدیهیات درباره ایشان را انکار کرده و بار دیگر ثابت نموده است که شناخت درستی از شهید مطهری ندارد، گرچه تحقیر امثال ایشان به معنی تعظیم است.


بقیه مطالب حمیدخان روحانی چنان که در صدر مقاله گفتم ارزش پاسخگویی ندارد.


مطهری: وزیر علوم برای افشای تخلفات دولت گذشته از استیضاح استقبال کند

نماینده مردم تهران با بیان اینکه وزیر علوم باید از استیضاح استقبال کند، تاکید کرد: استیضاح وزیر علوم فرصت خوبی است تا وزیر بیاید و حقایق را برای مجلس و مردم بیان کند و تخلفاتی را  که در دولت گذشته صورت گرفته افشا کند.


علی مطهری با اشاره به سخنان یکی از اعضای جبهه پایداری مبنی بر اینکه اگر وزیر علوم از اقدامات گذشته خود توبه کند، طرح استیضاح وی را پس خواهیم گرفت، گفت: این اظهارات یک سری سخنان بی‌اساس است و اتفاقا به عقیده بنده استیضاح وزیر علوم فرصت خوبی است تا وزیر بیاید و حقایق را برای مجلس و مردم بیان کند و تخلفاتی را  که در دولت گذشته صورت گرفته از جمله بورسیه غیرقانونی 3000 دانشجوی دکتری را برای مردم توضیح دهد.


وی با تاکید بر اینکه وزیر علوم باید از استیضاح استقبال کند، اظهار داشت: استیضاح وزیر علوم باعث بر ملا شدن حقایق و خلاف‌های دولت گذشته خواهد شد.


نماینده مردم تهران همچنین در پاسخ به سوال دیگری در خصوص شکایت برخی از نمایندگان از وی به شورای نظارت بر رفتار نمایندگان این خبر را تایید کرد و گفت: من از آقای ابوترابی فرد سوال کردم و ایشان نیز پاسخ دادند که ظاهرا نامه‌ای مبنی بر شکایت از بنده به ایشان رسیده که ظاهرا در رابطه با سخنان من در خصوص رفع حصر بوده است.


این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس از متن نامه و اینکه چه کسانی جزو امضاکنندگان این نامه بودند، اظهار بی‌اطلاعی کرد.



سوال مطهری درباره حصر و اتفاقات بند 350 اوین به صحن علنی مجلس می‌آید

سوال علی مطهری از وزیر دادگستری در مورد حصر خانگی میرحسین موسوی، زهرا رهنورد و مهدی کروبی و همچنین حادثه بند 350 زندان اوین به صحن علنی مجلس می آید.


علی مطهری در گفت وگو با ایسنا، درباره طرح سوال خود از وزیر دادگستری در جلسه روز گذشته(سه شنبه) کمیسیون قضایی مجلس اظهار کرد: سوال من یکی درباره ادامه حصر خانگی آقایان موسوی و کروبی بدون حکم قضایی و بر خلاف قانون اساسی بود و دیگر درباره حادثه بند 350 زندان اوین بود که چرا اطلاع رسانی کافی صورت نگرفت و گزارش کامل و مستندی به مردم ارائه نشد و در نتیجه اخبار رسانه های خارجی موجب تشویش اذهان عمومی شد.


وی با بیان اینکه از پاسخ های وزیر در این رابطه قانع نشده، گفت که هر دو سوال باید در صحن علنی مجلس مطرح شود.


پاسخ علی مطهری به اظهارات جواد لاریجانی

نماینده مردم تهران در مجلس طی نامه‌ای به اظهارات جواد لاریجانی در برنامه شناسنامه پاسخ گفت.
به گزارش حوزه پارلمانی خبرگزاری فارس، علی مطهری نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی طی نامه‌ای سرگشاده به اظهارات اخیر محمدجواد لاریجانی در برنامه شناسنامه پاسخ گفت.

«جناب آقای دکتر محمدجواد لاریجانی»

با اهداء سلام

در برنامه اخیر شناسنامه در شبکه 3 سیما مطالبی را در جواب نطق اینجانب در مجلس فرمودید که لازم است پاسخ داده شود:

 1. گفته‌اید «این نماینده محترم، فتنه را در حد یک دعوای داخلی می‌داند که این درست نیست. ماهیت فتنه یک کودتای تمام‌عیار علیه نظام بود که با مشارکت وسیع آمریکا، دول اروپایی، رژیم صهیونیستی و تمام ضد انقلاب همراه بود.» بهتر بود این طور می‌فرمودید که اعتراض مدنی به نتیجه انتخابات در سال 88 را ما با مدیریت ضعیف خود و به دلیل به رسمیت نشناختن مقوله اعتراض مدنی، تبدیل به فتنه کردیم، آنگاه برای جمع کردن این ماجرا آن را به صورت یک کودتای تمام‌عیار علیه نظام جلوه دادیم و سپس از هر وسیله‌ای برای اثبات این ادعای خود استفاده کردیم. با پدید آمدن این زمینه که همه با هم آفریدیم البته آمریکا، دول اروپایی، رژیم صهیونیستی و تمام ضد انقلاب پشت سر معترضان قرار گرفتند، همان طور که ما در حد خود پشت سر حرکت‌های اعتراضی در آن کشورها قرار می‌گیریم.

2. فرموده‌اید: «کسی که وارد انتخابات می‌شود متعهد به رعایت قوانین انتخابات است. وقتی این اتفاق نمی‌افتد و قبل از پایان انتخابات یکی از نامزدها مصاحبه می‌کند و می‌گوید من رئیس‌جمهور منتخب هستم یک جرم بزرگ اتفاق افتاده است.» بله، یک جرم بزرگ اتفاق افتاده است ولی توجه به یک جرم بدون توجه به جرم‌هایی که مقدمه این جرم بوده و توسط طرف مقابل انجام شده است و اگر انجام نمی‌شد این جرم بزرگ نیز اتفاق نمی‌افتاد، به دور از عدالت و انصاف است.

از شما سوال می‌کنم؛ اگر از چند ماه قبل از انتخابات سال 88 بسیاری از اعضای شورای نگهبان که داور محسوب می‌شدند از یک کاندیدا حمایت نمی‌کردند، اگر بعد از مناظره کذایی عکس‌العمل مناسب از طرف مراجع قانونی مانند شورای نگهبان نشان داده می‌شد یا لااقل اجازه دفاع به هتک حرمت‌شدگان در صدا و سیما داده می‌شد، اگر بعد از شروع اعتراضات، به جای برگزاری جشن ملی برای کاندیدای پیروز، مسئله به اعلام نظر شورای نگهبان موکول می‌شد، اگر خبرگزاری وابسته به یک نهاد حکومتی ساعت 18 و 30 دقیقه روز انتخابات آقای احمدی‌نژاد را به عنوان پیروز انتخابات با 60 درصد آراء اعلام نمی‌کرد و چندین اگر دیگر، آیا در این صورت آن جرم بزرگ اتفاق می‌افتاد؟ پس ما خودمان آقای موسوی را به آن سمت هل دادیم. البته ایشان نباید تحت تاثیر آن فشارها و بی‌عدالتی‌ها اعلام پیروزی می‌کرد و به هر حال باید قانون را ملاک قرار می‌داد و فرضا حق با او بود مصلحت انقلاب و نظام اسلامی را بر حق خود مقدم می‌داشت، چنانکه علی علیه‌السلام مصلحت وحدت مسلمین و حفظ اسلام را بر حق خود مقدم داشت، ولی تحمل انسان‌ها متفاوت است.

جناب آقای محمد جواد لاریجانی

به نظر می‌رسد که جناب عالی در قضاوت درباره فتنه 88 تجاهل و تغافل می‌فرمایید. این بدیهیات را می‌دانید و خود را به ندانستن و غفلت می‌زنید و نام آن را «بصیرت» می‌گذارید. یا به قول خودتان هوا سرد است و دچار زکام سیاسی شده‌اید.

3. گفته‌اید «آقای مطهری گفت چرا رئیس قوه قضائیه فتنه را ختم نمی‌کند. این در حالی است که فتنه ختم شد و در 9 دی مُهر پایان هم به آن زده شد.» می‌پرسم اگر فتنه ختم شده است چرا در ایام 9 دی امسال همفکران شما در رسانه ملی و رسانه‌های همسو این همه جنجال و آسمان ریسمان کردند که حق با ما بود؟ معلوم است خودتان هم احساس می‌کنید که مردم همه آنچه را که به طور یک‌طرفه در این چهار سال گفته‌اید نپذیرفته‌اند. اگر فتنه ختم شده است چرا این‌قدر درباره آن سخن می‌گویید؟! سوال می‌کنم اگر فتنه ختم شده است حکم مجازات آقایان موسوی و کروبی و احمدی‌نژاد چیست و در کدام دادگاه صالح صادر شده است؟ بنابراین تکلیف فتنه مانند تکلیف بخشی از زمین‌های کشاورزی و دامداری شما برای مردم مشخص نیست و هنوز حکم آن اعلام نشده است.

اصل حرف من در نطق اخیر این بود که اگر قرار بر گذشت طرفی از تخلفات و خطاهای یکدیگر نیست، این سه نفر به طور همزمان در یک دادگاه صالح محاکمه علنی شوند، آنگاه هر حکمی صادر شود مورد اعتراض نخواهد بود چون آنها از خود دفاع کرده و حرف خود را زده‌اند ولی وضعیت فعلی عادلانه و قابل دوام نیست و باید به فکر حل مسئله و بازگشت وحدت به جامعه بود.

کسانی که زحمتی برای انقلاب نکشیده‌اند یا لااقل شاهد زحمات انقلابیون اولیه از سال 42 تا پیروزی انقلاب اسلامی نبوده‌اند، اهمیت حل این مسئله را برای آینده انقلاب اسلامی درک نمی‌کنند و بر طبل تفرقه و حذف نیروهای انقلاب می‌کوبند و دائم دایره انقلاب را محدود می‌کنند. نباید این نقار و انشقاق ناخواسته و تحمیلی ادامه پیدا کند. باید ید واحد شویم و وحدت ملی را پشتوانه‌ای برای مذاکرات هسته‌ای و حل مشکلات اقتصادی قرار دهیم.

دلبستگان به انقلاب اسلامی نمی‌توانند نسبت به حل مسئله فتنه و بازگشت وحدت به جامعه بی‌تفاوت باشند. اینجانب به عنوان نماینده ملت در مجلس و فرزند شهید آیت‌الله مطهری به طریق اولی نمی‌توانم بی‌تفاوت باشم، لذا ارائه طریق می‌کنم و البته تصمیم نهایی با مقامات عالی نظام و در رأس آنها رهبر گرامی انقلاب است.

امام علی علیه‌السلام درباره مسئله‌ای به ابن عباس فرمود: «بر تو است که رأی خود را به من بگویی و من درباره آن بیندیشم، آنگاه اگر خلاف نظر تو فرمان دادم باید اطاعت کنی.» همه ما باید همین حالت را داشته باشیم.

با تقدیم احترام

«علی مطهری»

سایت شخصی علی مطهری فیلتر شـد!

انتقادات گزنده و صریح علی مطهری نماینده متفاوت مجلس نهم این روزها برای وی تبعات گسترده ای را به همراه داشته است. 


به گزارش خرداد، پس از آنکه مطهری در رابطه با نطق 8دی ماه خود در مجلس که در آن انتقاداتی را متوجه رییس قوه قضاییه کرده بود به دادگستری فراخوانده و علیه وی اقامه دعوی گردید اکنون سایت شخصی وی نیز توسط کارگروه مصادیق مجرمانه فیلتر شده است.


حال باید منتظر ماند و دید واکنش علی مطهری به این اقدام چه خواهد بود و همچنین ادامه برخوردها با مطهری چه سمت و سویی خواهد یافت. هرچه هست به نظر نمی رسد که داستان مطهری و برخوردها با وی به این زودی ها پایان بپذیرد چرا که نه مطهری اهل عافیت و کناره گیری است و نه منتقدین اهل مسامحه.





علی مطهری: به جای اعلام جرم، به سوالات در محضر مردم پاسخ دهید

نماینده مردم تهران در مجلس اعلام جرم دادستان تهران علیه خود را غیرقانونی دانست و نوشت: اگر نماینده مجلس نتواند این مقدار هم حرف بزند پس مجلس را تعطیل کنند.

علی مطهری در نوشتاری که درباره اعلام جرم دادستان علیه خود  آورده است:

اعلام جرم دادستان تهران علیه من غیرقانونی است، طبق اصول ۸۴ و ۸۶ قانون اساسی نماینده مجلس حق دارد درباره همه مسائل کشور اظهار نظر کند، البته روشن است که این اظهار نظر نباید شامل توهین یا افترا باشد، در نطق من هم توهین یا افترا وجود نداشت، فقط انتقاد به رییس قوه قضاییه بود که به جای شعار دادن درباره فتنه به حل‌ آن بپردازد، هم‌چنین از ایشان خواسته بودم که درباره احکام سختگیرانه زندانیان سیاسی سال ۸۸ پاسخگو باشد و این که احکام باید بازبینی شود؛ به عنوان مثال گفته بودم رییس قوه قضاییه پاسخ دهد که جرم آقایان مصطفی تاج‌زاده و بهزاد نبوی غیر از انتقاد به نظام چه بوده است که به حبس‌های طولانی مدت محکوم شده‌اند؟ مگر انتقاد در قوانین کشور جرم است؟

متاسفانه آقای صادق لاریجانی به جای این که به این سوالات در محضر مردم پاسخ بدهد اقدام به اعلام جرم علیه بنده کرده است، انتظار داشتیم ایشان به عنوان رییس قوه قضاییه تحمل انتقاد را داشته باشد ولی وی در موارد دیگر هم نشان داده است که تحمل انتقاد را ندارد، اگر نماینده مجلس نتواند این مقدار هم حرف بزند پس مجلس را تعطیل کنند.

به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام و المسلمین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای، دادستان کل کشور روز دوشنبه خبر اعلام جرم دادستانی تهران علیه علی مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی را تایید کرد.