تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

تمام هر چه که...

هر چیزی که هست ولی انگار نیست!

علی مطهری و ضرورت پاسخ به یک تناقض

 ثمینا رستگاری در اعتماد نوشت:


در مجلس نهم که طیف‌بندی‌ها بر اساس غلظت و شدت اصولگرایی است علی مطهری صدای مخالفی به حساب می‌آید. او در برخی از پیشامدها آنچنان شجاعانه از مواضع منتقدان دفاع می‌کند که اصولگرایان چاره‌یی جر تنظیم شکایت از او نمی‌بینند. سال‌هاست که نطق‌های مطهری تک‌مضراب‌هایی پرطنین در مجلس و فضای سیاسی ایران بوده است. او بعد از اعتراضات سال 88 بیش از هر کسی سعی کرده جانب انصاف را رعایت کند و تا همین امروز هم از ضرورت تعیین تکلیف معترضان براساس قانون دفاع می‌کند. او در هیات نظارت بر مطبوعات هم حامی قدرتمندی برای روزنامه‌های منتقد بوده است و قانون اساسی را مطابق نامه‌یی که برای غلامحسین اژه‌یی نوشته «برای اجرا می‌داند نه تشریفاتی». از این اقدامات مطهری می‌توان نوع انسان‌شناسی او را تشخیص داد و نتیجه گرفت که او انسان را موجودی می‌داند دارای قدرت عقل و انصاف که تعلق جناحی نباید خرد او را زایل کند. طرفداری از یک جریان نباید او را به اطاعت کورکورانه وادار کند. دولتمردی که او در نامه‌هایش به مسوولان مختلف توصیف می‌کند آنقدر بر نفسش تسلط دارد که قدرت، فاسدش نمی‌کند.

پول آلوده‌اش نمی‌کند و همواره می‌تواند در مقابل وسوسه تن دادن به ظلم و تن‌آسایی، سختی و مقاومت را برگزیند.

حالا علی مطهری با چنین ویژگی‌هایی نامه‌یی به محمدباقر قالیباف نوشته و از اقدام او برای جداسازی جنسیتی در شهرداری‌ها حمایت کرده است. او در این نامه دلیل دفاعش از اقدام قالیباف را به ذات سرکش غریزه جنسی در انسان‌ها حواله می‌دهد و می‌نویسد «خالق ما انسان‌ها که به سرکشی غریزه جنسی خوب توجه دارد و خواهان نیل انسان‌ها به سعادت خودشان است و ما را از خودمان بهتر می‌شناسد، دستور داده است که حتی‌المقدور از اختلاط بپرهیزید و اگر به زعم مخالفان، با این حکم کرامت انسانی ما انسان‌ها مخدوش و به ما توهین شده است، ریشه این امر را باید در خلقت خود و حکمت خالق جست‌وجو کرد.» در این نوشته نمی‌خواهیم درباره چرایی جداسازی جنسیتی در شهرداری سوالی کنیم و به احتمال مربوط بودن غوغای حاصله از آن با مشکلات مالی که متوجه شهرداری شده اشاره‌یی کنیم یا بپرسیم چگونه آقای قالیبافی که در مناظرات انتخاباتی مهم‌ترین اشکالش به روحانی این بود که وقتی در مصدر امور بوده به آزادی توجهی نداشته به یکباره بعد از 35 سال از انقلاب و 9 سال از شهردار شدنش به فکر تفکیک نامحرمان از هم افتاده، سوال ما اینجا فقط از علی مطهری است و آن اینکه این انسان ضعیف‌النفس مغلوب غرایز سرکشی که در این نامه توصیف می‌کند چه ارتباطی با آن انسان حق‌طلبی که سال‌ها در دفاعش نامه‌نگاری کرده دارد؟

اگر آدمی آنقدر ضعیف است که با دیدن همکارش در یک اتاق، نهاد خانواده‌اش سست می‌شود چگونه می‌تواند قدرت داشته باشد و سرکوب نکند؛ پول ببیند و اختلاس نکند؛ تریبون داشته باشد و تهمت نزند؟ این انسانی که عنان نفسش در دست غریزه‌اش است چرا باید بتواند در اتاق آقای مطهری شبانه دستگاه شنود بگذارد و چنین نکند؟ شاید این تناقض معرفتی است که موجب سردرگمی نیروهای سیاسی در تعیین تکلیف با مطهری می‌شود.

علی مطهری در نامه‌اش به قالیباف به جمله‌یی از پدر اشاره می‌کنند «شهید آیت‌الله مطهری در کتاب «مساله حجاب» می‌گوید (نقل به مضمون) وقتی دقت می‌کنیم می‌بینیم بیشتر، این مردان شکارچی هستند که از آزادی زن به معنی اختلاط و بی‌بند و باری او دفاع می‌کنند، چون می‌بینند اگر اصول عفاف رعایت شود دیگر نمی‌توانند از زنان مختلف با هزینه ناچیز کام برگیرند.» باز سوالی که در ذهن خواننده این نامه به وجود می‌آید این است که اختلاط و بی بندو باری که شهید مطهری در زمانه پهلوی بدان اشاره کرده‌اند چه ارتباطی به ادارات حال حاضر دارد که زنان همه از پوشش اسلامی استفاده می‌کنند؟ آیا در ادارات ایران در نظام جمهوری اسلامی اصول عفاف رعایت نمی‌شود؟ و اساسا به کاربردن کلمات «مردان شکارچی»، «اختلاط و بی‌بند و باری زنان»، «کام گرفتن با هزینه ناچیز» چهار دهه بعد از انقلابی که زمینه تحصیل زنان و حضور آنها در جامعه را چند برابر کرد کلمات مناسبی هستند؟

ایشان خاطره‌یی گفتند ما هم یادداشت را با خاطره‌یی پایان می‌دهیم.

صادق طباطبایی در گفت‌وگویی خاطره‌یی از امام نقل می‌کند و می‌گوید: «در همان سال‌های اول انقلاب؛ شبی در حضور امام خمینی بودیم که از دفتر آمدند و پیامی را از طرف یکی از مراجع وقت آوردند. مرجع مذکور گفته بود؛ همین فیلمی که در حال حاضر از تلویزیون پخش می‌شود؛ من پیرمرد را تحریک می‌کند؛ چه رسد به جوانان را. به دستور امام تلویزیون را روشن کردند؛ قسمتی از یک سریال بود به نام پاییز صحرا. امام با مشاهده آن فیلم؛ در پاسخ پیام چنین گفتند: شما باید در تقویت نفس خود بکوشید تا به این آسانی تحریک نشوید. من در این فیلم نشانه‌هایی از خلاف عفت یا عوامل انحراف و تحریک نمی‌بینم.»

شاید بهتر بود آقای مطهری عادل و منصف هم به تاسی از بنیانگذار انقلاب به آقای قالیباف می‌نوشتند که لازم است کارکنان مرد شهرداری در تقویت نفس خود بکوشند من در حجاب زنان ادارات نشانه‌هایی از خلاف عفت و عوامل انحراف و تحریک نمی‌بینم.





درخواست زیباکلام از صداوسیما: مستند "من روحانی هستم" را پخش کنید

صادق زیباکلام در روزنامه اعتماد نوشت: من بر خلاف خیلی‌ها به همه توصیه می‌کنم که فیلم «من روحانی هستم» را ببینند. اگر دستم می‌رسید و کاره‌یی بودم اتفاقا از صدا و سیما می‌خواستم که حتما این فیلم را پخش کند. در چندین نوبت هم پخش کند که همه آن را ببینند. می‌دانید چرا؟ چون اتفاقا این فیلم مستند بیش از آنکه ضایع‌کننده روحانی باشد، سقوط اخلاقی سازندگان و مخالفان آقای رییس‌جمهور را به نمایش می‌گذارد یا دست‌کم و در معصومانه‌ترین نگاه به سازندگان آن، «من روحانی هستم» بیانگر عمق بی‌اخلاقی و تمسک به راه و روش‌هایی است که در بهترین حالت باید آنها را غایت ماکیاولیستی بودن یک جماعت و گروه سیاسی دانست.


فیلم من روحانی هستم، در حقیقت نشان می‌دهد که چگونه افراد و اشخاص که خدا را می‌پرستند و نماز می‌گزارند، آنقدر راحت برای قدرت، برای زدن حریف و رقیب سیاسی، برای کسب امتیاز سیاسی، زمین و زمان را به هم می‌دوزند و می‌بافند، سره و ناسره را درهم می‌تنند، راست و دروغ را بی‌محابا با هم درمی‌ریزند و بدون کمترین عذاب وجدان چشم بسته و مثل آب خوردن بر روی هر حق و باطلی می‌نهند که حسن روحانی را بی‌اعتبار سازند.


ماکیاول را باید از درون قبر به‌در آورد و به کلاس این دوستان برد که یاد بگیرند هدف چگونه پست‌ترین وسایل را هم توجیه می‌کند.


یکی از ابتدایی‌ترین روش‌های تحریف آن است که شما موضوعی را بدون مقدمه و موخره آن یا بدون صدر و ذیل آن روایت کنید. جمله‌یی را، حرکتی را، موضع‌گیری را و اظهارنظری را از حسن روحانی یا هر کس دیگری بدون آنکه به مخاطب توضیح دهیم که آن کنش سیاسی در چه شرایطی بوده، ماقبل و مابعد آن چه بوده، در چه فضایی گفته شده، بدون در نظر گرفتن هیچ‌کدام از اینها فقط آن جمله، حرکت و یا موضع‌گیری را روایت کنیم.


داستانی که تحت عنوان ماجرای مک‌فارلین اتفاق افتاد درست چنین وضعیتی را دارد. آن حرکت اتفاقا می‌توانست به بزرگ‌ترین گام در جهت تامین منافع ملی کشور تبدیل شود. اما یک جریان تندرو آن را خرابکاری کرد و نهایتا همه تمهیداتی که تحت عنوان ماجرای مک فارلین شروع شده بود، متوقف ماند. کمترین فایده جریان مک فارلین این بود که خونی و جانی تازه در دفاع ضدهوایی ما که عملا به واسطه نداشتن قطعات وتجهیزات زمین‌گیر شده بود به وجود آورد. ده‌ها فروند هواپیمای جنگنده و بمب‌افکن عراقی‌ها در نتیجه تسهیلات ضدهوایی که به واسطه معامله با مک فارلین به دست ما رسیده بود، در عملیات بعدی در جنوب و غرب سرنگون شدند.


شمار قابل توجهی از نمایندگان مجلس دوم با تداوم نخست‌وزیری موسوی موافق نبودند. آنان اغلب تعلق به طیف راست سیاسی داشتند و علت مخالفت‌شان هم به دلیل سیاست‌های چپگرایانه و به زعم آنها سوسیالیستی دولت وی بود. سردمداری این گروه یا این جریان با مرحوم آیت‌الله آذری‌قمی بود. وساطت آقای هاشمی رفسنجانی در مجاب کردن این آقایان که با ادامه کار موسوی موافقت کنند به جایی نرسید و در نهایت نزد مرحوم امام(ره) رفتند. مرحوم امام(ره) با برکناری مهندس موسوی مخالفت کردند. اولا ایشان با سیاست‌های چپ‌گرایانه مهندس موسوی موافق بودند، یا دست‌کم با سیاست‌های به زعم جناح راست، سوسیالیستی وی هیچ مخالفتی نداشتند.


دلیل دیگر مرحوم امام(ره) در اصرارشان برای ماندن موسوی این بود که ما در وسط جنگ با عراق بودیم و مرحوم امام (ره) معتقد بودند که تغییر دولت پیام خوبی به عراقی‌ها و دیگران نمی‌دهد. ممکن است این‌گونه تعبیر شود که میان ما اختلافاتی به وجود آمده و دشمنان ما از تغییر دولت تصور کنند که در داخل با بحران مواجه شده‌ایم.


در نهایت آن نمایندگان که تعدادشان به 99 نفر می‌رسید به رغم صلاحدید امام(ره) به تداوم دولت موسوی رای مخالف دادند، اما این همه آن ماجرا نیست. برخی از رادیکال‌های آن زمان تلاش کردند که مخالفین را متهم به استنکاف از رای امام(ره) بنمایند و آنان را به اصطلاح ضد ولایت فقیه معرفی کنند. جالب است که امام محکم در برابر تندروها ایستادند و نشان دادند هیچ آزردگی و دلخوری از این که آن 99 نفر مطابق نظر ایشان رای ندادند، ندارند.


بخش‌های دیگر فیلم «من روحانی هستم» را که منصفانه و به دور از دروغ و تحریف مورد بررسی قرار دهیم به همین نتایج بالا که در مورد مک فارلین و 99 نفر گفتیم، می‌رسیم. منتها حرف اصلی و اساسی همان است که هدف چقدر وسیله را توجیه می‌کند.



پزشکیان: اگر نطق مطهری علیه هاشمی یا خاتمی بود از نظر آقایان اشکالی نداشت.

 مسعود پزشکیان، عضو کمیسیون بهداشت و وزیر دولت اصلاحات در دفاع از نطق انتقادی علی مطهری، به «اعتماد»می‌گوید: خیلی جالب است که هیات رییسه مجلس و دستگاه حقوقی اینچنین رفتارهایی از خود نشان می‌دهند چراکه اگر همین نطق آقای مطهری چند مرتبه تند‌تر و توهین‌آمیز‌تر علیه یک فرد دیگری همچون آقایان خاتمی یا هاشمی می‌شد مجلس سکوت می‌کرد و هیچ نمی‌گفت ولی حالا هیات رییسه مجلس حرف از آبروریزی و حیثیت می‌زند و فریاد «وا اسفا» و «الاسلام، الاسلام» می‌زند.


او در ادامه می‌گوید: اگر نطق آقای مطهری خلاف قانون و توهین‌آمیز است، پس چنین نطق‌هایی که طی چهار سال اخیر علیه سایر مسوولان رده بالای کشور اعم از گذشتگان و کنونی زده می‌شد چرا اشکالی نداشت. متاسفانه عده‌یی در مجلس علیه هرکسی می‌خواهند حرف می‌زنند و بازتابی ندارد، البته این توهین‌های منفعت‌طلبانه که علیه بزرگانی همچون خاتمی و هاشمی زده شد به جایی نرسید.


او همچنین به متن نطق مطهری اشاره می‌کند و می‌گوید: ایشان در نطق خود جز انتقاد کار دیگری نداشتند و بارها در نطق خود اعلام کردند که این نظر شخصی بنده است لذا اینکه بخواهیم چنین نطقی را معارض با آبرو و حیثیت افراد بدانیم درست نیست. ضمن اینکه خود قوه قضاییه و ریاست محترم این نهاد قضایی اگر نظری مخالف با نطق آقای مطهری دارند می‌توانند با حضور در صحن علنی مجلس یا انتشار بیانیه‌یی نظر خود را بنویسند و از آن دفاع کنند تا ابهامی باقی نماند و مسائل برای مردم روشن شود. فیلترینگ سایت، احضار به دادگاه، رسانه‌یی کردن ماجرا و همچنین اعلام جرم علیه نماینده مجلس راه درستی نیست که قوه قضاییه در پیش گرفته است.


تکنولوژی قابل انکار نیست

مبارزه با پدیده‌های جدید و تکنولوژی‌های نو، موضوع تازه‌یی در کشور ما نیست. هرازگاهی شاهد این قضیه هستیم که هر زمانی که پدیده جدید ارتباطی وارد این کشور شده است، نخستین قدم در مواجهه با آن، کنترل و حتی در مواقعی قطع آن بوده است.


نباید فراموش کرد که در این کشور قبل از پیروزی انقلاب اسلامی با پدیده تلویزیون و بعد از آن نیز با سایر پدیده‌های ارتباطی نظیر ویدیو و ماهواره و حتی اینترنت هم از این دست مبارزه‌ها شکل گرفته است. البته به دنبال این نیستم که بگویم وی‌چت خوب است یا نه، فیس بوک درست است یا غلط؟ بلکه معتقدم ما قبل از اینکه روش مبارزه را در پیش بگیریم بهترین راهکار این است که روش شناخت را در پیش گرفته و در گام نخست ابعاد مثبت و منفی هر پدیده را ببینیم و سپس نسبت به آن تصمیم‌گیری کنیم. صرف اعلام کردن ممنوعیت وی‌چت و حتی فیس‌بوک راه جدیدی پیش روی ما نخواهد گذاشت و شرایط را تغییر نمی‌دهد، بلکه تنها یک تاخر فرهنگی و زمانی ایجاد می‌کند که در این روند یک سری سرمایه‌های مادی و معنوی از بین رفته و در واقع تلف می‌شود.


در میان مهم‌ترین ویژگی‌های تکنولوژی‌ها که آنها را به جزیی جداناشدنی از زندگی امروزی تبدیل کرده است می‌توان به این ویژگی مهم اشاره کرد که تکنولوژی، به ذات خود قابل انکار کردن نیست؛ چه تکنولوژی ارتباطی باشد، چه بقیه تکنولوژی‌ها. خصوصیت دیگر تکنولوژی‌ها این است که خود را به انسان‌ها تحمیل کرده و ما را ناگزیر از استفاده از آنها می‌کنند. یادمان نرود که در مبارزه با اینترنت نیز ابتدا به ساکن همین روند مخالفت‌ها و برخوردها را شاهد بوده‌ایم اما بعد از مدتی مشاهده شد که در مواردی چون هدفمندی یارانه‌ها، سهمیه‌بندی بنزین و حتی نیازهای اولیه مردم را اجبارا باید از طریق اینترنت اقدام کرد. این ویژگی‌ها در ذات تمامی تکنولوژی‌ها وجود دارد و غیرقابل انکار است.


بهترین راه در مقابله با تکنولوژی‌های نوین که قطعا وی‌چت آخری آن نیست و نخواهد بود و بعد از آن نیز شاید باید شاهد شکل‌گیری عینک گوگل نیز باشیم و چیزهایی شبیه به آن، آشنا ساختن و بالا بردن شناخت و سواد رسانه‌یی مردم ایران است.


اما متاسفانه رسانه ملی و رسانه‌های دیگر کشور از واقعیت‌های دنیای فناوری ارتباطات فرار کرده و به جای اینکه به مردم راه استفاده درست از رسانه‌ها را یاد بدهند و سطح سواد رسانه‌یی آنها را بالا ببرند بحث مقابله ابتدایی را در پیش می‌گیرند.

امیدوارم وی‌چت نیز به سرنوشت ویدیو و اینترنت دچار نشود. ما باید این را بدانیم که وی‌چت نیز قابل عبور از فیلتر است. مثل خود اینترنت و سایر سایت‌ها نظیر فیس بوک که از فیلترهای مختلف توانستند عبور کنند، وی‌چت نیز می‌تواند.


در نهایت پیشنهاد نگارنده برای عبور از برخوردهای اینچنین و دستیابی به راه‌حلی مناسب و منطقی، شکل‌گیری کمیته‌یی تخصصی برای استفاده بهینه از هر پدیده جدید و نوین است. یقینا در فضای اینترنت این آخرین اقدام نخواهد بود و اولی هم نیست. پس باید به این فضا، فضای آموزشی تحمیل شود نه فضای کنترل و محدود کردن آن.


به قلم : محمد سلطانی فر

چاپ شده در روزنامه اعتماد 30 آذر 92


عده‌یی صدور قطعنـامه را بهتـر از عدم آن می‌پندارنـد

هرچه از روز تنفیذ روحانی دورتر می شویم به همان اندازه از مسیر تعاملی مجلس و دولت نیز فاصله می گیریم. روز گذشته 39 نفر از نمایندگان مجلس در اعتراض به لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال 93 تهدید به استعفا کردند و همچنین طی دو نامه جداگانه عزل ظریف و همچنین سوال ملی از فرجی دانا را خواستار شدند تا راه بهارستان از پاستور جدا شود.


مسعود پزشکیان، نماینده تبریز در گفت وگو با «اعتماد» مخالفت جناحی برخی از نمایندگان با مجلس را بی انصافی می داند و می گوید: این دولت دولتی نیست که آنان می خواستند و به همین خاطر است که با مخالفت با آن می پردازند.



متن گفت و گو در ادامه 


  ادامه مطلب ...